نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 453
بال[1] پرواز
مىكند. خداوند از بين مردم او را به اين مطلب اختصاص داده است. از آنهاست حمزه
سيد الشهداء، و از آنان فاطمه سيده زنان عالميان است[2]. هر گاه از قريش، پيامبر و اهل بيت و
عترت پاكش را كنار بگذارى، بخدا قسم ما از شما- اى گروه قريش- بهتر خواهيم بود و
به پيشگاه خدا و رسولش و نزد اهل بيتش از شما محبوبتر خواهيم بود.
جريان غصب خلافت از
لسان قيس
پيامبر صلى اللَّه عليه
و آله از دنيا رفت و انصار نزد پدرم سعد جمع شدند و گفتند: «جز با سعد (بن عبادة)
بيعت نمىكنيم». قريش دليل على و اهل بيتش را بميان آوردند و با حق او و فاميلى او
با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، ما گروه انصار را محكوم كردند.
بنا بر اين قريش يا به
انصار ظلم كردهاند و يا به آل محمد عليهم السّلام. و بجان خودم قسم با بودن على
بن ابى طالب و فرزندانش بعد از او، احدى از انصار و نه قريش و نه احدى از عرب و
عجم در خلافت حق و نصيبى ندارند.
آيات مربوط به امير
المؤمنين عليه السّلام از لسان قيس
معاويه غضب كرد و گفت:
اى پسر سعد، اين مطالب را از چه كسى گرفتهاى و از چه كسى روايت مىكنى و از چه
كسى شنيدهاى؟ پدرت اينها را به تو خبر داده و از او گرفتهاى؟
قيس گفت: اين مطالب را
از كسى شنيدهام و گرفتهام كه از پدرم بهتر و حق او بر من از پدرم بالاتر است.
معاويه پرسيد: آن كيست؟ قيس گفت: آن امير المؤمنين على بن ابى طالب عالم اين امت و
حاكم آن و صديق و فاروق آن است، كه خداوند آياتى در باره او نازل كرده است. از
جمله كلام خداوند عز و جل كه مىفرمايد: قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي
وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ[3]، «بگو: خداوند و كسى كه
علم كتاب نزد اوست براى شاهد بين من و شما كفايت مىكند».