نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 451
از آن در جنگهاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دست داديم،
آن هنگام كه براى مسلمانشدنتان بر روى تو و پدرت شمشير مىزديم تا آنكه امر خدا
قوت گرفت در حالى كه شما كراهت داشتيد.
معاويه گفت: خدايا ببخش.
قيس گفت: بدان كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرموده است: «شما بعد از من خواهيد
ديد كه در عطا و بخشش ديگران را بر شما مقدم مىدارند». معاويه گفت: چه دستورى در
اين مورد به شما داده است؟ قيس گفت: دستور داده كه صبر كنيم تا او را ملاقات
نمائيم. معاويه گفت: پس صبر كنيد تا او را ملاقات كنيد! سپس قيس گفت: اى معاويه،
ما را به شترانمان سرزنش مىكنى؟ بخدا قسم در روز بدر سوار بر آنها با شما رودررو
شديم در حالى كه شما براى خاموش كردن نور خدا و بالا بردن كلام شيطان تلاش
مىكرديد! بعدها تو و پدرت با اكراه داخل اسلامى شديد كه بر سر آن شما را مىزديم[1].
معاويه گفت: گويا تو
بخاطر ياريت نسبت به ما بر ما منّت مىگذارى. بخدا قسم قريش در اين باره بر شما
منّت و فضيلت دارند. اى گروه انصار، آيا شما بر ما منّت مىگذاريد براى اينكه
پيامبر را يارى كردهايد در حالى كه او از قريش است و پسر عموى ما و از ماست؟ پس
منّت و فضيلت براى ما است كه خداوند شما را ياران ما و اتباع ما قرار داده است و
شما را بوسيله ما هدايت كرده است.
سوابق حضرت ابو طالب
عليه السّلام در يارى اسلام
قيس گفت: خداوند عز و جل
محمّد را رحمت بر جهانيان فرستاد و او را بر همه مردم فرستاد: بر جن و انس و سرخ و
سياه و سفيد. و او را براى نبوّتش انتخاب كرد و به رسالت خويش اختصاص داد.
اوّل كسى كه او را تصديق
نمود و به او ايمان آورد پسر عمويش على بن ابى طالب بود.
عمويش ابو طالب از او
دفاع مىكرد و مانع دشمنان از او مىشد و بين كفار قريش و او حائل مىشد كه او را
نترسانند و اذيت نكنند، و او را به ابلاغ رسالتهاى پروردگار ترغيب مىكرد.
[1]« ج»: در دين وارد شديد هنگامى كه شما را بر سر
آن زديم.
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 451