مىدهد: «وقتى" هالو" بازى كنم،
دنياى آن بازى برايم واقعى است و واقعاً از آن لذت مىبرم.» او باحالتى رويايى
مىگويد: «امّا من از شما توقّع ندارم كه حتّى ذرّهاى از آن را درك كنيد.»
سپس مكث، با ملايمت همراه با خجالت مىافزايد: «احتمالًا سال آينده
مىتوانم در مسابقات قهرمانى برنده شوم. شايد اين احتمال وجود داشته باشد، ولى نه
با صرف سىدقيقه زمان در روز.»
منشأ اين سخنان از كجاست؟ چگونه اين پسر تصميم مىگيرد تا چنين
هدايتى وسواسى را براى انجام برخى بازىهاى مسخره داشته باشد؟
پاسخ اين سؤال بسيار عميقتر از آن چيزى است كه ممكن است انتظار
داشته باشيد.
دنياى پسرها، دنياى اسرار آميزى است. بسيارى از پسران و مردان جوان
با سوق دادنها و انگيزههايى گلاويز مىشوند كه بسيارى از والدين به ويژه مادران،
قادر به درك آن نيستند. پدرها ممكن است تمايل نداشته باشند به خاطر آورند كه آنان
نيز روزگارى در دهههاى گذشته، شبيه به امروز نوجوانان بودهاند.
من قصد ندارم گزارش كاملى درباره همه پسران تهيه كنم، بلكه فقط
توجّهم را بر روى آن دسته از پسرانى متمركز مىسازم كه ظاهراً براى انجام امور،
فاقد انگيزه مشخص مىباشند؛ پسرانى كه به نظر نمىرسد براى اخذ نمرات بالا يا براى
ورود به دانشگاه، اهميت زيادى قائل باشند؛ يا پسرانى كه توانايى انجام تكليف را
دارند، امّا از جمله افرادى هستند كه براى انجام اين