و خداوندگار خود مگيرند. و اگر آنها از اين
حقيقت روى گرداندند به آنها بگوييد، گواه باشيد كه مسلم و در برابر حق تسليميم. اى
اهل كتاب، براى چه در مورد ابراهيم بحث و گفتگو مىكنيد با آنكه تورات و انجيل پس
از ابراهيم نازل شده؟ آيا عقل و فكر نداريد! شما در چيزهايى بحث مىكرديد كه
دربارهاش علم و آگاهى داشتيد، پس چرا درباره چيزى بحث مىكنيد كه در موردش علم و
آگاهى نداريد؟ خدا مىداند و شما نمىدانيد. ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى،
بلكه انسانى بود حنيف و روىگردان از آنچه غيرحق است. او مسلم و تسليم در برابر حق
بود. او از مشركان نبود. پيوستهترين مردم به ابراهيم همانهايى بودند كه پيرو او
شدند. و اين پيامبر و مؤمنان و خدا، همپيمان و ياور مؤمناناند. گروهى از اهل كتاب
دوست دارند شما را گمراه كنند، در حالىكه خود را گمراه مىكنند و نمىتوانند. اى
اهل كتاب، چرا به آيات خدا كفر مىورزيد با آنكه خود گواه حقانيت آن هستيد؟ اى اهل
كتاب، چرا حق را به باطل مىپوشانيد؟ چرا باطل را حجاب حق قرار مىدهيد و حقپوشى
مىكنيد، آن هم دانسته؟
عيساى مخلوق يا عيساى خدا؟
در اين آيات مطالب گوناگونى آمده كه ما پيرامون بسيارى از آنها قبلا
بحثهاى مفصلى داشتهايم. آن بحثها را باز به صورت خلاصه عرض مىكنم و رد مىشود تا
برسيم به آنچه احتياج به بحث تازه دارد. آيه اول