ديد آن نكاتى كه امام مىديد غافل بوديم.
همين ديشب با برادرى عزيز و مبارز و يارى ديرين، نشسته بوديم و در مورد دو مسأله
صحبت مىكرديم.
اين دو مسأله مربوط به همين دو ماه اخير است. به ايشان گفتم ما در
حدود بيست روز قبل دور هم نشستيم و مطالب را درباره آن تصميمى كه امام داشتند
تجزيه و تحليل كرديم، ولى جهت تصميم امام هنوز برايمان روشن نبود. يك بار ديگر
بنشينيم باهم صحبت كنيم و اين تصميم امام را با جميع جوانب و آثارى كه تا امروز
يافتهايم بررسى كنيم. نشستيم، بررسى كرديم، هر دو به اتفاق به اين نتيجه رسيديم
كه راستى امام در آن تصميم دو ماه قبل چيزها مىديد كه ما نمىديديم. خوب،
بينندگان و شنوندگان عزيز مپندارند كه يك شاگرد و ارادتمند امام، امروز به مناسبت
روز شكرگزارى براى بهبود امام به اينجا آمده تا از امام ستايش كند- هرچند ستايش
شاگردى از استاد و رهروى از رهبر، كار ناپسندى نيست- ولى با صداقت مىگويم، منظورم
از بيان اين واقعيتها بحث پيرامون امام نبود؛ بحث پيرامون امامت بود. امام، كه
آرزو داريم سالها بركات وجودش براى جامعه ما پايدار بماند، به هر حال يك انسان
است، يك فرد است؛ عمرش طولانى باد! ولى عمرش نمىتواند جاودانى باشد. بحث من
پيرامون آنچه نمىتواند جاودانى باشد نبود. سخنم پيرامون آنچه جاودانى هست بود؛
يعنى امامت. شخص امام جاودانى نيست ولى نقش امام و نقش امامت بايد در جامعه
انقلابى اسلامى ما جاودانه بماند، [تكبير حضار].