responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت، رهبري، روحانيت نویسنده : حسيني بهشتي، سيد محمد    جلد : 1  صفحه : 194

داشتن قدرتهاى فكرى و اجرايى لازم براى رهبرى در آن كارى كه به عهده مى‌گيرد. به مناسبت همين مطلب يك كاسب مسلمان بايد در كار خودش وارد باشد و بعد خودش را به عنوان اينكه من اين كاره هستم معرفى كند.

اگر معلم است بايد اول واجد مهارت لازم براى معلمى باشد، بعد بگويد من معلم هستم. اگر مهندس است همين طور، اگر در و پنجره آهنى مى‌سازد همين طور، اگر بنّاست همين طور، اگر نجار است هيمن طور، اگر پزشك است همين طور، اگر در آزمايشگاه كار مى‌كند همين طور، اگر خياط است همين طور، و هكذا. يكى از آقايان مى‌فرمود روزى به حمام رفتم. حمّامى هم كه خيلى به آقا ارادت داشت كارگرى را مى‌فرستد براى اينكه سر آقا را بتراشد. كارگر وقتى شروع به تراشيدن سر آقا مى‌كند قسمتهايى را زخمى مى‌كند. در اثناى كار آقا مى‌گويد، بس است! ديگر نمى‌خواهم سر مرا بتراشيد. كسى را سراغ استاد حمامى مى‌فرستد كه بيايد. استاد مى‌آيد و آقا مى‌گويد، اين چه كارگرى است كه گذاشتى سر مرا بتراشد! اين‌كه همه جاى سر مرا زخم كرد! استاد مى‌گويد، حضرت آيت اللّه، اختيار داريد، من عمدا اين فرد را خدمت شما فرستادم، براى اينكه او هر شب نماز شب مى‌خواند! آقا مى‌گويد، برادر، من كه نگفتم مى‌خواهم با يك كسى نماز بخوانم يا مسافرتى بروم كه مرا در موقع نماز شب بيدار بكند. گفتم كسى را مى‌خواهم كه سر مرا خوب بتراشد! تو بايد يك كارگر مسلمان خوب مى‌فرستادى كه سر را خوب بتراشد نه اينكه نماز شب بخواند. اين آقا اگر نماز شب‌خوان واقعى است از اين به بعد

نام کتاب : ولايت، رهبري، روحانيت نویسنده : حسيني بهشتي، سيد محمد    جلد : 1  صفحه : 194
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست