من البته هيچوقت جلو انتقاد را نگرفتهام و كسى را منع نكردهام.
انتقاد صحيح و دلسوزانه ضررى ندارد؛ اما اين انتقاد بايستى به تخريب نينجامد.
بعضىها طورى انتقاد مىكنند كه تخريب است؛ اين مصلحت نيست.[1]
انتقاد معنايش چيست؟ انتقاد اگر معنايش عيبجويى است، اين نه چيز خوبى است، نه خيلى
هنر زيادى مىخواهد، نه خيلى اطّلاعات مىخواهد؛ بلكه انسان با بىاطّلاعى، بهتر
هم مىتواند انتقاد كند؛ كمااينكه الان اين مطالبى كه شما گفتيد، خيلىهايش اصلًا
درست نيست؛ يعنى پيداست كه شما اطّلاعاتتان ضعيف است. البته ما در اين زمينه، عيب
اطّلاعرسانى داريم. مثلًا راجع به نفت پارس، آن چيزى كه شما گفتيد، اينطورى
نيست. راجع به بدهى كشور، آن چيزى كه شما گفتيد، اينطورى نيست. مسألهى سد، آن
چيزى كه شما مىگوييد اصلًا اينطور نيست؛ شما اطّلاعات نادرستى در ذهنتان هست.
ببينيد آقاجان! انتقاد به معناى عيبجويى، اصلًا هيچ لطفى ندارد. شما بنشين از
بنده عيبجويى كن، من هم از شما عيبجويى كنم؛ چه فايدهاى دارد؟ نقد، يعنى
عيارسنجى؛ يعنى يك چيز خوب را آدم ببيند كه خوب است، يك چيز بد را ببيند كه بد
است. اگر اين شد، آن وقت نقاط خوب را كه ديد، با نقاط بد جمعبندى مىكند، آنگاه
از جمعبندى بايد ديد چه حاصل مىشود.[2]
[1] - پاسخهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به پرسشهاى
دانشجويان در دانشگاه صنعتى شريف 1/ 9/ 1378
[2] - بيانات رهبر معظم انقلاب در جلسهى پرسش و پاسخ
با مديران مسؤول و سردبيران نشريات دانشجويى 4/ 12/ 1377