نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 60
كلام نيستند مثل نماز يا روزه و يا حجاب كه
تكاليفى فقهىاند، ولى از ضرورى دين به شمار مىآيند.
ثانيا: بعضى از مباحث كلامى، مقوّم اسلام و ايمان نيستند و حتّى مورد
اختلاف علما نيز قرار دارند، مانند بعضى از مسايل مربوط به برزخ.
در ضمن نبايد بين نوع «ولايت فقيه» و ولايت پيامبر صلّى اللّه عليه و
اله يا امام عليه السّلام به معناى حكومت و سرپرستى امّت اسلامى فرق گذاشت؛ زيرا
ما، همان ولايتى را كه براى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله يا امام عليه السّلام از
سوى خداوند مشروع و جايز مىدانيم، در مورد فقيه نيز بكار برده و منشأ مشروعيّت هر
دو را يك معيار و آن هم اذن الهى مىدانيم و بحث از جواز اين ولايت و تصدّى امرى
كه مختصّ به خداست و بايد همانند ولايت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و ائمّه
عليهم السّلام مستند به اذن الهى باشد، از آنجا كه وارد در حوزه افعال الهى
مىشود، از مباحث علم كلام خواهد شد و همانطور كه در ابتدا گفته شد، ضرورتى ندارد
همه مباحث علم كلام داراى مطلوبيّت نفسى باشند؛ زيرا فقط اصول دين يعنى توحيد،
نبوّت، امامت، معاد و عدل مقوّم ديناند، مطلوبيّت نفسى دارند. خلاصه آن كه بايد
بين علم كلام به عنوان يك علم عامّ، كه دربرگيرندهاصول دين و مسايل منشعب شده از
آن مىباشد، و اصول دين كه بخشى از مسايل علم كلام را تشكيل مىدهند فرق گذاشت. بر
اين اساس، ضرورتى ندارد كه تمام مسايل كلامى را داراى ضرورت و مطلوبيّت نفسى
بدانيم، مگر اينكه بخواهيم ملاك تمايز علم كلام از ديگر علوم را مطلوبيّت نفسى
بدانيم كه برخلاف ملاكات مشهور است[1] و در صورت
پذيرش اين ملاك، بايد بسيارى از مباحثى را كه اكنون در