نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 111
و به حدّ ايجاب و الجاء نرسد، مانند: وعده
ثواب و وعيد عقاب. علامه حلى چنين مىگويد:
چون برآورده شدن غرض الهى مبتنى بر لطف است، واجب و لازم مىشود. پس
اگر اين لطف از افعال خداوند باشد، واجب است كه آن را اعمال نمايد و اگر از افعال
مكلّفين باشد، بايد خداوند، مكلّف را به آن آگاه سازد.[1]
در توضيح بايد گفت: خداوند انسانها را به انجام واجب و ترك حرام تكليف نموده و
غرض از تكليف كردن، امتثال و انجام آن است وگرنه تكليف بىفايده و قبيح مىشود، پس
هرگاه مكلّف قادر به انجام كارى نباشد و انجام آن دشوار نمايد، لطف با تعريف بالا
لازم مىآيد تا غرض از تكليف (امتثال) برآورده شود و اگر لطف نكند، نقض غرض است و
نقض بر حكيم قبيح است.[2]
وجوب لطف
پس از روشن شدن معناى لطف، سؤال اين است كه آيا لطف بر خداوند واجب
است؟
اشاعره براساس انكار حسن و قبح عقلى، به وجوب لطف اعتقاد ندارند؛ ولى
متكلمان اماميّه و معتزله، لطف را بر خداوند واجب مىدانند و بر وجوب آن استدلال
مىكنند. اين استدلال بر «قبح و امتناع نقض غرض از سوى فاعل
[1] - ابو الحسن، شعرانى، كشف المراد فى شرح تجريد
الاعتقاد، ص 460.