نام کتاب : ولايت فقيه (مباني، ادله و اختيارات) نویسنده : هادوى تهرانى، مهدى جلد : 1 صفحه : 69
ولايت فقيه را با ولايت بر ميّت يا طفل صغير
مقايسه كنند،[1] بلكه از آن
روست كه جامعهاى براى اداره امور خود نيازمند مديرى مىباشد. امير المؤمنين على
«عليه السّلام» مىفرمايد: «و لا بدّ لكلّ قوم من أمير برّ أو فاجر» (هر قوم و
گروهى ناگزير بايد رهبر و رئيسى داشته باشد، چه نيكوكار و چه بدكار).[2] اين يك نياز اجتماعى است. هرجا جمعى
تشكيل مىشود، برخى از وظايف و شئون جمعى تحقّق پيدا مىكند كه سامان يافتن آن
رياست و زعامتى را مىطلبد. البته اسلام براى اين مدير، شرايط فراوانى ذكر كرده كه
چون مهمترين آنها فقهات است، از آن به «ولايت فقيه» ياد مىشود.
بنابر اين، فقيه- كه در بحثهاى آينده ادله ولايت و حدود و شرايط آن
را به تفصيل ذكر خواهيم كرد- بر جامعه به عنوان مديرى كه مجموعه حركت را به سوى
آرمانهاى اسلامى سوق مىدهد، ولايت دارد و در واقع، «ولايت» تجلّى همان مديريت
دينى است كه در بحثهاى گذشته به آن اشاره شد.
جايگاه ولايت فقيه در نظام سياسى اسلام
اگر «نظام سياسى اسلام» تشريح گردد و مكتب سياسى آن باز شناسانده
شود، يكى از مبانى اين مكتب «ولايت فقيه در عصر