جناب وزير، از براى اثبات حسن مقاصد خود، در
هر حال حاضرند كه اگر از طرف روس طريق سهلى ارائه شود، در ظرف چند روز مسئله كارون
و بانك و معادن را حل نموده به حالت سابقه اعاده نمايند. اين عاجز چون نجاح مقاصد
جناب وزير را عين رضايت پادشاه و خير ملت اسلام مىدانستم به پطرزبورغ عود نمودم و
چندنفر را كه در سياسيات مشرق زمين با خود هم مشرب مىدانستم، چون جنرال «ابروچف»
در حربيه و جنرال «ريختر» در وزارت دربار و جنرال «اغناتيف» سفير سابق روس در
اسلامبول و مادام «نوديكف» كه از خواتين نافذالكلمه و غالباً در مسائل سياسيه كه
مابين روس و انگليس است مىكوشد، با خود متفق كردم و در ظرف دوماه بيستبار با
مسيو «گيرس» و با مستشارهاى ايشان ملاقات كردم و پيش از آنكه در مقاصد جناب وزير
شروع نمائيم، اولًا در اين سعى نمودم كه به ادله و براهين سياسيه و به اعانت
هممشربهاى خودم ثابت كنم كه صلاح دولت روس در مشرقزمين آنست كه علىالدوام با
دولت ايران از در مسالمت و مواده و مجاملت برآيد و سختگيرى و مخاصمت ننمايد و
درضمن همهوقت منح و سماح اعليحضرت را در اترك و اراضى تركمانيه و جاهاى ديگر
خاطرنشان ايشان مىنمودم. چون ديدم كه اين مطلب اصلى مسجل شد و مقبول گرديد و از
براى ايشان انحراف رأى روى داد و آتش غضبشان فرو نشست و در آن وقت مقاصب جناب
وزير را پيش نهاده گفتم كه: وزير اعظم به نفس خود در مونيك به من گفتند به شما
تبليغ كنم كه ايشان حاضرند اگر شما طريقى نشان دهيد كه موجب حرب و سبب غرامت
نگردد، مسئله كارون و بانك و معادن را حل نمايند و موازنه سابقه كه درميان دولت
روس و ايران و انگليس بود، دوباره برقرار كنند و در تلواين مطلب آنقدر كه ممكن
بود، در تبرئه ذمه جناب وزير و حسن مقاصد ايشان در حق دولت روسيه كوشيدم، چنانچه
دوبار هم اين مطلب اخير را از پطرزبورغ بايشان نوشتم. مسيوگيرس و مستشارهاى ايشان
پس از آنكه مكرراً از حسن مقاصد و ثبات عزم جناب وزير پرسيدند گفتند كه ما بايد در
اين مسئله با وزير جنگ و وزير ماليه اولًا