نامهاى به ناصرالدينشاه سفر به پطرزبورغ و بدانديشيها!
عرضه داشت به سده سنيه عاليه و عتبه ساميه اعليحضرت شاهنشاه
اسلامپناه!. در «مونيك» [1] وقتى كه از شرف وعد احترامات و اجازه مصاحبت موكب
همايونى در زمره طرب بودم، در همان محضر اسنى جناب امينالسلطان چنان پسنديد كه
اين عاجز براى اصلاح بعضى امور ضروريه اولًا به «پطرزبورغ» رفته، پس از انجام آنها
به ايران بيايم. اعليحضرت اقاماللَّه به دعامةالمدن [2] استحسان فرمودند. در شب
همان يومالشرف، پنج ساعت جناب وزير با اين عاجز مكالمه نمودند، خلاصهاش آنكه
اولًا: دولت روسيه رجال و ارباب جرايد آنرا حق نيست كه ايشان را بر جلس [3] و
نشانه سهام ملام نمايند و از در معادات و معاندت برآيند، چونكه ايشان يعنى جناب
وزير، مالك و صاحب ملك نيستند و رتق و فتق امور به يدقدرت ايشان نيست.
ديگر آنكه مسئله كارون و بانك و معادن قبل از ارتقاء ايشان به رتبه
وزارت عظمى انجام پذيرفته است، نهايت اين است كه اجراء آن از سوءبخت در زمان وزارت
ايشان شده است. پس حين ورود پطرزبورغ بايد در نزد وزارت روسيه ابراء ذمه و تبرئه
[4] ساحت ايشان را بنمايم و تبديل افكار فاسده وزراء روس را در حق ايشان داده و
حسن مقاصد و نيات ايشان را درباره دولت روس مسجل كنم. ثانياً: از اين عاجز خواهش
نمودند كه به «مسيو گيرس» رئيسالوزراء و وزير دول خارجه و مستشارهاى ايشان:
«ويلنكالى» و «زينوويب» شفاهاً بگويم كه ايشان، يعنى