responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نامه ها و اسناد سياسى نویسنده : سيد جمال الدين اسد آبادى    جلد : 1  صفحه : 147

آخرين نامه به: [1] سلطان عبدالحميد

درباره حقوق اسلامى كه از هر طرف بوسيله دشمنان مورد حمله و هجوم قرار گرفته، قلب من مطمئن بود كه توسط مقام اقدس خلافت حمايت خواهد شد، ولى اكنون اين قلب، با ستم و تحقير شكسته شده است. فكر و انديشه من، كه مشغول تسبيب اسباب بود تا به همه جهانيان اين عقيده مرا ثابت كند كه سرزمينهاى اسلامى در سراسر روى زمين، مى‌تواند بوسيله حمايت و پشتيبانى مقام خلافت از تجاوز مصون بماند، اكنون با غبار غرض‌ورزيها، تيره و تار گشته است. و چشمان مشتاق من كه هميشه اميدوار بود تا درخشان‌شدن ستاره اقبال مقام خلافت عظمى را در سراسر جهان به‌بيند، اكنون با رفتار توهين‌آميزى روبرو شده است و هيچ‌يك از اين امور را، بهيچوجه نمى‌توان به نحو مناسبى، مورد توجيه و تفسير قرار داد. من كه بخاطر نجات و بهتربودن اسلام، از تحمل سنگين‌ترين بارها و تلخ‌ترين شرايط لذت مى‌برم، هرگز نمى‌توانم حتى كوچكترين و ناچيزترين توهين‌ها و تحقيرها را تحمل كنم. زيرا اگر كسى بخاطر روش مردانه و فضائل ذاتى و انسانى خود، در همه جاى دنيا مورد احترام و حسن استقبال عموم قرار گيرد، نمى‌تواند در مركز خلافت عظمى، تحقير و اهانت را بپذيرد و اين وضع را خود مقام خلافت نيز

______________________________
[1]. اين نامه بدون تاريخ و بزبان تركى، با امضاى خود سيد از استانبول به سلطان عبدالحميد فرستاده شده است. و از محتوى آن پيداست كه در دوران اسارت در بابعالى نوشته شده است ... البته سلطان عثمانى، مانند ديگر شاهان!، به عهد خود وفا نكرد و سيد تنها و غريب در دارالخلافه عثمانى، به شهادت رسيد. متن نامه در ضمن اسناد آمده است. (خ).

نام کتاب : نامه ها و اسناد سياسى نویسنده : سيد جمال الدين اسد آبادى    جلد : 1  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست