responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 78

خط و جبهه معاويه هستند، بايد از نقل حقايق جلوگيرى كنند تا خدشه‌اى به سرورانشان وارد نشود.

بُخارى فقط مى‌گويد: عبدالرحمان چيزى گفت و مروان دستور داد او را بگيرند و او به خانه عايشه وارد شد و ديگر نتوانستند او را دست‌گير كنند!

چرا نتوانستند عبدالرحمان را دست‌گير كنند؟ چون عايشه همسر رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله آن جا بوده و براى او احترام و حرمتى قائل بودند.

طبرى به راحتى حقيقت را بازگو مى‌كند و پرده از گفتار معاويه به عبدالرحمان برمى‌دارد و مى‌گويد: معاويه به عبدالرحمان گفت:

واللَّه! لقد هممت أن اقتلك؛

به خدا سوگند! تو را مى‌كشم.

و بعد از اين سخن، مدّتى نگذشت كه عبدالرحمان مرد.[1]

5. عبدالرحمان بن خالد؛ مانع ديگر

عبدالرحمان فرزند خالد بن وليد، يكى ديگر از مخالفان طرح جانشينى يزيد بود. خالد بن وليد دو پسر به نام‌هاى عبدالرحمان و مهاجر داشت. خالد دشمنى ديرينه‌اى با اهل بيت عليهم السلام داشت؛ ولى بنا بر اراده خداوند متعال، چنين شخصى فرزندى به نام مهاجر دارد كه در جنگ صفّين در ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام قرار گرفت.

عبدالرحمان، پسر ديگر خالد است. او در جنگ صفّين در لشكر معاويه بود و نه فقط جزو لشكريان؛ بلكه از بزرگ‌ترين پرچم‌داران لشكر. او «حامل اللواء الأعظم»


[1] - تاريخ الطبري: 4/ 226

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست