نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على جلد : 1 صفحه : 264
استمرار بر بكاء و گريستن
گاهى اصل گريه در مورد حادثه عظيم كربلا مطرح است و گاهى هميشگى بودن
و استمرار بر آن كه اين استمرار، مطلب ديگرى است.
ابونعيم اصفهانى در كتاب حلية الاولياء، درباره استمرار گريه و اشك
ريختن روايتى را از امام سجّاد عليه السلام نقل مىكند؛ همان روايتى كه در محافل و
مجالس مىشنويد كه از امام سجّاد عليه السلام سؤال شد: چرا اين قدر گريه مىكنيد؟
ايشان فرمودند: چرا گريه نكنم؟ من به چشم خود اين حادثه را ديدم.
آن گاه حضرتش به داستان حضرت يعقوب عليه السلام اشاره مىفرمايند كه
حضرت يوسف عليه السلام مدّتى از حضرت يعقوب عليه السلام جدا شد. با اينكه يعقوب
مىدانست يوسف زنده است؛ ولى به تصريح قرآن مجيد آن قدر گريه كرد تا آن كه بينايى
او از بين رفت و يا نزديك از بين رفتن بود. پس با اين وجود من چگونه گريه نكنم؟[1]
امام سجّاد زين العابدين عليه السلام براى مصائب حادثه كربلا آن قدر
گريه كردند كه يكى از پنج نفرى شدند كه در عالم به بسيار گريستن معروفند. از جمله
ايشان حضرت صدّيقه طاهره سلام اللَّه عليها هستند. روايات اين مطلب در وسائل
الشيعه آمده است.[2]
بنابراين روايات، افزون بر گريه بر مصايب حضرت سيّدالشهداء عليه
السلام، بايستى استمرار بر آن نيز باشد. البتّه اقامه عزا و مراسم عزادارى حضرت
سيّدالشهداء عليه السلام تنها به گريه ختم نمىشود و بايد مراسمهاى ديگرى نيز
وجود داشته باشد.