responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 260

هيثمى و ديگران درباره سند اين روايت مى‌گويند:

رجاله ثقاتٌ؛[1]

راويان اين حديث راست‌گو هستند.

ابن كثير دمشقى نيز در اين زمينه سخنى دارد. در عبارت‌هاى او خوب دقّت كنيد؛ چرا كه او هيچ ارتباطى با اهل بيت عليهم السلام ندارد و شاگرد ابن تيميّه است. وى در تاريخ خود مى‌گويد:

وأمّا ما روي من الأحاديث والفتن الّتي أصابت مَن قَتَلَهُ، فأكثرها صحيح، فإنّه قلّ من نجى‌ من اولئك الّذين قتلوه من آفة وعاهة في الدنيا، فلم يخرج منها حتّى اصيب بمرضٍ وأكثرهم أصابه الجنون؛[2]

بيشتر رواياتى كه درباره فتنه‌ها و بلاهايى كه بر قاتلان حسين‌ عليه السلام‌ واقع شد، صحيح هستند. آن‌ها دچار آفت و بيمارى و بيشتر آن‌ها مبتلا به ديوانگى شدند.

عزادارى و گريستن بر سيّدالشهداء

درباره اصل گريه كردن بر مصيبت سيّدالشهداء عليه السلام، آن قدر روايت وجود دارد كه از شمارش خارج است و در كتاب‌هاى شيعه و سنّى آمده است كه در اين جا فقط به چند روايت از مصادر اهل سنّت كه از ديدگاه آنان صحيح هستند، بسنْده مى‌كنيم:

احمد بن حنبل از شخصى كه با اميرالمؤمنين عليه السلام در صفّين بوده است، چنين روايت مى‌كند كه وى مى‌گويد: در راه بازگشت به كوفه، آن گاه كه امير مؤمنان على عليه السلام به كربلا رسيد فرمود:


[1] - همان: 9/ 196؛ المعجم الكبير: 3/ 121، حديث 2863

[2] - البداية والنهايه: 8/ 219- 220

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 260
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست