نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على جلد : 1 صفحه : 204
شدند. آيا با اين وجود، مىتوان ادّعا كرد و
گفت كه سران شيعيان، خود در قتل سيّدالشهداء عليه السلام شريك بودند يا آنكه خود
شيعيان از آن حضرت دعوت كردند و بعد آن بزرگوار را به قتل رساندند؟
آرى، ابن زياد، والى بصره، بنا به دستور معاويه با حفظ سمت قبلى والى
كوفه شد. وى بعد از واقعه كربلا به سوى شام حركت كرد. پس از گذشت چهار يا پنج سال
از حادثه كربلا گروهى به رهبرى سليمان بن صرد ظاهر شدند و حصين بن نمير، ابن زياد
و يارانش را به قتل رساندند. نوشتهاند: ابن زياد در همان واقعه اين گونه اظهار
كرد:
كنت أقول: ليتني كنت أخرجت أهل السجن فضربت أعناقهم؛[1]
هميشه مىگفتم: اى كاش در آن زمان زندانيان را از زندان بيرون
مىآوردم و گردن مىزدم.
به راستى ابن زياد آرزوى مرگ چه كسانى را داشت؟
آرى، همان افرادى كه در زندان بودند، اكنون به عنوان انتقام و
خونخواهىِ شهداى كربلا و عاشورا قيام كردهاند و ابن زياد مأمور بود با آنان
بجنگد.
ابن زياد عدّهاى از زندانيان را به قتل رسانده، برخى از آنان را
آزاد كرد و افرادى را نيز كه فرار كرده بودند، تعقيب كرد. او پس از گذشت چند سال
كه سليمان بن صرد، مختار ثقفى و ديگران به جنگ با اهل شام و قاتلان سيّدالشهداء
عليه السلام رفتهاند، آرزو مىكرد كه اى كاش اين زندانيان را در همان زندان مىكشت.
بدين وسيله، چند سال پس از واقعه عاشورا، ابن زياد و يارانش به قتل
رسيدند و عدهاى را نيز خود مختار به قتل رسانيد.
[1] - تاريخ الطبري: 4/ 403؛ الكامل فى التاريخ: 4/ 141
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على جلد : 1 صفحه : 204