responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 193

طلبيد و پس از شناسايى و معرفى، از آنان تعهّد گرفت تا از او اطاعت كنند.

وى درباره كسانى كه به حضورش نمى‌آمدند، اين گونه گفت:

فمن لم يفعل برئت منه الذمّة وحلال لنا دمه وماله، وأيما عريف وجد في عرافته من بغية أميرالمؤمنين أحدٌ لم يرفعه الينا صلب على باب داره؛[1]

اگر كسى نيايد و وفادارى‌اش را ثابت نكند، ريختن خون او و مصادره اموالش براى ما حلال شمرده مى‌شود.

هر شخصيّتى، از هر قبيله‌اى كه باشد اطاعت نكند، او در همان قبيله به قتل خواهد رسيد و در مقابل منزلش به دار كشيده خواهد شد!

شايعه پراكنى‌

ابن زياد در اقدامى ديگر، دستور داد كه عدّه‌اى در داخل شهر كوفه، شايعاتى پخش كنند و مردم را از لشكر يزيد و كسانى كه از شام اعزام مى‌شوند، بترسانند و آنان را به پراكنده شدن و پراكنده كردن يكديگر از اطراف حضرت مسلم عليه السلام وادار كنند.[2]

در اين شرايط، حضرت مسلم عليه السلام از خانه مختار به منزل هانى بن عروه منتقل شد.

كثير بن شهاب حارثى از جمله شايعه‌پراكنان است كه در دست‌گيرى حجر بن عدى دست داشته و در زمان معاويه والى شهر رى نيز بوده است.[3]

اين شايعات تا حدّى در ميان مردم اثر گذارده بوده به گونه‌اى كه مورّخان مى‌نويسند: مردم هم‌ديگر را مى‌ترساندند و وحشت‌زده به يكديگر از سپاه اعزامى‌


[1] - الإرشاد: 2/ 45؛ الكامل فى التاريخ: 4/ 25؛ تاريخ الطبري: 4/ 267

[2] - الإرشاد: 2/ 52- 53؛ الكامل فى التاريخ: 4/ 31؛ تاريخ الطبري: 4/ 276

[3] - همان منابع

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست