responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 172

مكّة، وأنتم شيعته وشيعة أبيه، فإن كنتم تعلمون أنّكم ناصروه ومجاهدوا عدوّه، فأعلموه، وإن خفتم الفشل والوهن فلا تغرّوا الرجل في نفسه؛[1]

معاويه به هلاكت رسيده است و حسين‌ عليه السلام‌ با يزيد بيعت ننموده و از مدينه به مكّه حركت كرده است. اگر در خودتان توان يارى و نصرت او را مى‌بينيد و حقيقتاً او را كمك خواهيد كرد و مى‌توانيد با دشمن او جهاد كنيد، پس براى او نامه‌اى بنويسيد و اگر نمى‌توانيد و گمان مى‌كنيد از عهده اين كار برنمى‌آييد، او را دعوت نكنيد.

سليمان با تمام شخصيّت‌ها اتمام حجّت كرد كه اگر توانِ جهاد و جنگ با دشمنان سيّدالشهداء عليه السلام را داريد، نامه بنويسيد و او را دعوت كنيد و در غير اين صورت اقدامى نكنيد.

آنان در جواب گفتند: ما او را دعوت مى‌كنيم، با دشمن او مى‌جنگيم و جان خود را در راه او تقديم مى‌كنيم.

سليمان گفت: پس نامه‌اى به حضرتش بنويسيد.

در همان مجلس نامه‌اى بدين مضمون نوشتند:

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم‌

للحسين بن علي عليهما السلام من سليمان بن صرد والمسيّب بن نَجَبة ورفاعة بن شدّاد وحبيب بن مظاهر وشيعته من المؤمنين والمسلمين من أهل الكوفة:

سلامٌ عليك، فإنّا نحمد إليك اللَّه الّذي لا إله إلّاهو.

أمّا بعدُ، فالحمد للَّه الّذي قصمَ عدوَّكَ الجبّار العنيد، الّذي انتزى على هذه‌


[1] - الإرشاد: 2/ 36؛ تاريخ الطبري: 4/ 261

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست