responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 114

خدايا! يگانه درخواست من آن است كه به خلافت برسم.[1]

چنان كه روشن است، ميان روش سيّدالشهداء عليه السلام و عبداللَّه بن زبير تفاوت بسيار است.

سيّدالشهداء و رفتار والى مكّه‌

امام حسين عليه السلام وارد مكّه شدند. والى اين شهر عمرو بن سعيد بن عاص اشدق بود. او با توجه به طرح و نقشه حكومت به خدمت سيّدالشهداء عليه السلام رسيد و پرسيد: آقا! شما براى چه به مكّه آمده‌ايد؟

حضرت فرمودند:

عائذاً باللَّه وبهذا البيت؛[2]

آمده‌ام تا به خانه خدا پناهنده شوم.

آن چه در منابع آمده همين بوده و چيز ديگرى بيش از اين گفت و گو ميان امام حسين عليه السلام و عمرو بن سعيد صورت نگرفته است.

سرانجام امام حسين عليه السلام از مكّه حركت كردند و در همين زمان عمرو بن سعيد، به درخواست بعضى از بنى هاشم (عبداللَّه بن جعفر) امان نامه‌اى به واسطه يحيى برادر خود به امام عليه السلام رساند كه در آن نوشته بود: اگر شما در مكّه بمانيد، از طرف من به شما آسيبى نخواهد رسيد.

زمانى كه امام حسين عليه السلام به اين نامه اعتنايى نكرده و به راه خود ادامه دادند، عمرو بن سعيد نامه‌اى براى والى كوفه نوشت: حسين به كوفه مى‌آيد. بدان كه اگر او را


[1] - وفيات الاعيان: 2/ 235

[2] - تذكرة الخواص: 237

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست