responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 103

رعد و برقى به او نشان بده و مبادا با او درگير شوى!

ابن سعد در الطبقات الكبرى مى‌نويسد: معاويه در حال احتضار، يزيد را خواست و به او وصيت‌هايى كرد و گفت:

انظر حسين بن علي بن فاطمة بنت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وآله وسلم، فإنّه أحبّ الناس إلى الناس، فصل رحمه وارفق به، يصلح لك أمره، فإن يك منه شي‌ء فإنّي أرجو أن يكفيكه اللَّه بمن قتل أباه وخذل أخاه؛[1]

حسين فرزند على و فاطمه‌اى است كه دختر رسول خداست. او محبوب‌ترين مردم نزد آنان است. با او مدارا و همراهى كن كه كار او در نهايت درست مى‌شود و اگر از او حركتى ديدى، مشكلى از جانب او تو را تهديد نمى‌كند. اميدوارم خدا به وسيله همان كسانى كه پدر او را به قتل رساندند و برادرش را بى‌ياور و تنها گذاشتند، مسئله او را نيز كفايت كند!

در وصيّت‌نامه معاويه به يزيد دو مطلب قابل توجه است:

1. با حسين كارى نداشته باش؛

2. اهل عراق او را دعوت مى‌كنند و خود آنان او را به قتل مى‌رسانند.

اكنون اين دو مطلب را به نامه‌هايى بايد افزود كه اهل كوفه در زمان حيات معاويه به امام حسين عليه السلام ارسال كردند.

سوم: يزيد در نخستين خطبه‌اى كه در شام خواند، خبر از جنگى داد كه به زودى با اهل عراق رخ مى‌دهد و به واسطه عبيداللَّه بن زياد پيروزى به دست مى‌آيد.[2]


[1] - ترجمة الامام الحسين عليه السلام من طبقات ابن سعد: 55؛ البداية والنهايه: 8/ 123- 124؛ تاريخ الطبري: 4/ 239؛ تاريخ الاسلام: 5/ 7؛ تاريخ مدينة دمشق: 14/ 206؛ سير أعلام النبلاء: 3/ 295؛ تهذيب الكمال: 6/ 414

[2] - الفتوح: 5/ 6

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست