responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 264

امان از مشكل بى‌مشكلى!

چيه؟ كشتى‌هايت غرق شده؟ يا داروندارت به يغما رفته است؟

سگرمه‌هايت را باز كن. اين همه غصه براى چه؟ بالاخره يا خودش مى‌آيد يا نامه‌اش!

زانوى غم بغل گرفته‌اى كه چه؟

چندى پيش دخترى از خيل دختران سانتى مانتال تهرانى در نامه‌اى برايم نوشته بود كه:

آقاى سروقامت! شما كه در جوانه‌هايتان مشكلات ما جوانان را بيان مى‌كنيد، من هم يك مشكل اساسى دارم و آن اينكه اندكى بينى‌ام بزرگ است. دوستانم مى‌گويند اگر وسط اين صورت زيبا، يك بينى قلمى بود، چه محشرى مى‌شد! اما بعضى‌ها نيز مى‌گويند ممكن است عمل جراحى، بينى‌ام را از اين هم كه هست، بدتر كند، حالا مانده‌ام چه كنم؟ باور كنيد روزى چند ساعت مقابل آينه، چهره خودم را با آن بينى قلمى تصور مى‌كنم و چه لذتى مى‌برم!

چه بگويم! امان از مشكل بى‌مشكلى! برخى افراد انگار مى‌گردند و كنكاش مى‌كنند كه مشكلى دارند يا نه! تا با فربه كردن آن اعصاب خود و

نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست