نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 67
نداشته باشد همه افعال او غاصبانه و نامشروع
خواهد بود؛ هرچند كه براساس كارآمدى ناشى از اقدامهاى سياسى، اجتماعى، فرهنگى،
اقتصادى و يا نظامى خويش، رضايت مردم را جلب كرده باشد.
4. تعريف مشروعيت به مقبوليت و پذيرش مردم.
نزد اكثر نويسندگان معاصر غرب، اگر حاكميتى مورد پذيرش و توافق
شهروندان واقع شود، «مشروع» خواهد بود. در تبيين اين معنا از «مشروعيت» اظهار
مىدارند:
«مشروعيت» همان اصلى است كه دلالت مىكند بر پذيرش همگانى دست يافتن
شخص يا گروه معينى به مقام سياسى، مشروعيت را مىتوان چنين تعريف كرد كه مردم به
طور طبيعى و بدون ترديد، سازمانى را كه به آن تعلق دارند، مىپذيرند.[1] نظام سياسىاى مىتواند پايدار باشد
كه از پشتيبانى انبوه مردم و حكومتشوندگان بهره مند است ... اين پذيرش يا
فرمانبرى آگاهانه و داوطلبانه مردم از نظام سياسى و قدرت حاكم را در اصطلاح سياسى
«مشروعيت» يا «حقانيت» يا «بر حق بودن» مىگويند.[2]
نقد مشروعيت به معناى مقبوليت مردمى
بايد توجه كرد كه در مورد يك نظام سياسى دو جنبه مطرح است: نخست
اينكه، به كدام دليل و براساس چه حقى شخص يا گروهى مجوّز حكومت دارند و در اعمال
قدرت از صحت و حقانيت برخوردارند؟ ديگر اينكه، آيا حكومت، پذيرش و اقبال مردمى را
به همراه دارد، تا زمينهساز تحقق خارجى اطاعت از فرامين باشد؟ يا داراى چنين
پذيرش و اقبالى نيست. به عبارتى ديگر، تحقق و شكلگيرى يك نظام سياسى نسبتى دو
سويه دارد: از يك طرف، دولتمردانى هستند كه مىخواهند اعمال قدرت