نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 34
محقق نراقى در مورد مبناى مشروعيت اذعان
مىدارد كه منبع همه قدرتها در جهان هستى از جمله قدرت سياسى خداوند است؛ چرا كه
براساس بينش اسلامى همه جهان ملك خداوند است و هيچكس حق حاكميت بر ديگرى را
ندارد، مگر آنكه از سوى خداوند اجازه داشته باشد.[1]
بدين ترتيب روشن مىشود كه راجع به مشروعيت حكومت از ديرباز علما و انديشوران نامى
جهان اسلام، نظرى قاطع و اجماعى داشته و بر اين نكته اذعان كردهاند كه حاكميت
مىبايست مبنايى الهى داشته باشد، تا از حقانيت و مشروعيت برخوردار بوده باشد.
اما در عصر كنونى و در پى روىكرد همه جانبه نظريهپردازان غربى به
نقش آراى مردم و محوريت آن در ايجاد مشروعيت، برخى را در تلاش براى بازنمايى حقيقت
مشروعيت از نظرگاه دينى، به اين عقيده متمايل نموده است كه مشروعيت در حكومت دينى
حتى در حكومت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و امير مؤمنان على عليه السّلام نيز
منبعث از بيعت و اقبال مردمى بوده است و در اثبات اين مبنا، دليلهاى عقلى و نقلى
چندى را ارائه كردهاند.
از جمله در كتاب آخرت و خدا هدف بعثت انبياء تلاش شده است ضمن
توجيههايى، مقصود خداوند در برانگيختن انبيا صرفا در دعوت مردم به خدا و آخرت
دانسته شود و اعلام گردد كه به هيچ وجه دخالت در امور دنيوى مردم به ويژه استقرار
نظام سياسى، در راستاى رسالت الهى انبيا عليهم السّلام نبوده است و بيان اينكه
اساسا «ابلاغ پيامها و انجام دادن كارهاى اصلاحى و تكميلى دنيا در سطح مردم، دور
از شأن خداوند خالق انسان و جهانها است».[2]
نويسنده، در پى اين ادعا، اظهار مىدارد: قرآن