نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 327
كند. طلحه و زبير كه پس از يأس از شركت در
دستگاه خلافت و سوء استفادههاى مالى، دست به توطئه زدند و براى عزيمت به مكه از
امام عليه السّلام اجازه خواستند و گفتند كه قصد عمره دارند. امام عليه السّلام
فرمودند: من مىدانم كه قصد عمره نداريد و با نيت شرّ خود درصدد فتنهايد، ولى
بااينحال شما را به ماندن در مدينه مجبور نمىكنم. تنى چند از ياران امام عليه
السّلام تذكر دادند كه اين دو نفر درصدد آشوب و فتنهاند؛ لذا لازم است كه از
عزيمت آنها به مكه جلوگيرى شود. حضرت فرمودند: من خود مىدانم، ولى آنها آزاد بوده
و من كسى را به كارى مجبور نمىكنم.[1] در حكومت
علوى گروه معاند و بدعتگذارى چون خوارج، از منتها درجه آزادى در ابراز عقايد
برخوردار بودند و حضرت خود و اصحابشان در مناظرههاى آزاد با آنان روبهرو
مىشدند. آنان در نماز جماعت به مولا على عليه السّلام اقتدا نمىكردند؛ زيرا او
را- نعوذ بالله- كافر مىپنداشتند، به مسجد مىآمدند و با على عليه السّلام نماز
نمىگزاردند و احيانا حضرت را مىآزردند. روزى امير مؤمنان عليه السّلام درحالىكه
به نماز ايستاده و مردم نيز اقتدا كرده بودند، ابن كوّاء از سركردگان خوارج، با
فرياد بلند آيهاى[2] را به
عنوان كنايه به على عليه السّلام خواند. اين آيه خطاب به پيامبر صلّى اللّه عليه و
اله بود كه به تو و به پيامبران قبل از تو وحى شد كه اگر مشرك شوى اعمالت از بين
مىرود و از زيانكاران خواهى بود.
ابن كوّاء با خواندن اين آيه خواست به على عليه السّلام طعنه زند كه
سوابق تو را در اسلام مىدانيم و خدمات تو به اسلام انكارناپذير است؛ اما خدا به
پيامبرش گفته كه اگر مشرك شوى اعمالت به هدر مىرود و چون تو اكنون كافر شدى اعمال
گذشته را به هدر دادى. حضرت سكوت كردند تا آيه را به آخر رساند. او دوباره شروع به
خواندن
[1] - على اكبر عاليخانى، توسعه سياسى از ديدگاه امام
على عليه السّلام، ص 213.
[2] -\i و لقد أوحى إليك و إلى الّذين من قبلك لئن أشركت
ليحبطنّ عملك و لتكوننّ من الخاسرين\E زمر، آيه 65.
نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 327