نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 179
آميزش بين آنها نهايتى جز دور شدن حكومت از
رسالت و ساختار تعريف شدهاش از يك طرف و از بين رفتن تقدّس و ارزش الهى دين از
سويى ديگر، نتيجهاى در پى نخواهد داشت.[1]
نقد و بررسى با وجوه چهارگانه
اول اينكه، قدسى بودن و صبغه الهى داشتن افعال در هر زمينهاى ربطى
به تغيير ماهيّت آنها ندارد و به طور اساسى هر عمل نيكى كه برخاسته از نيّت پاك
فاعل باشد، چه در حوزه حاكميت و چه غير آن، جنبه الهى و صبغه قدسى خواهد يافت و
هيچگاه حسن و قبح اشياء يا افعال به منزله ماهيّت و اجزاى ماهوى آنها نيست، تا
دينى شدن آنها سبب تغيير ماهيّت شود.[2] پرواضح
است كه نيكى عمل و حسن نيّت فاعل آنگاه كمالآفرين خواهد بود كه با نظارت تعاليم
و دستورهاى شرع صورت پذيرد.
دوم اينكه، حمل وصف بر شىء لزوما به معناى اتحاد در ذات و ماهيّت
نيست و گاه صرفا به لحاظ وجود خارجى است؛ يعنى موضوع و محمول با وجود اينكه ذاتا
مختلف مىباشند؛ امّا اتحادشان به وجود خارجى است و اين همان فرق بين حمل اوّلى و
حمل شايع است. بنابراين براى اينكه حكومت به عنوان دينى متّصف شود، لازم نيست كه
ذات حكومت و ذات دين اتحاد ماهوى پيدا كنند، بلكه كافى است كه در مقام تحقق و وجود
خارجى، حكومت با ارزشهاى دينى، همراه و متّحد شود؛ همانگونه كه در خارج آب،
مىتواند سرد باشد.
حال اگر از طرف خداوند براى زمامدارى و حكومت چارچوبهاى معينى وجود