نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 364
ب) انديشه دينى و سكولاريسم
اما اينكه طرح مردمسالارى دينى در نزد پارهاى روشنفكران نمىتواند
مقبوليت يابد به همين جهت است كه خاستگاه اين طرح يك مفهوم اعتبارى بنام قرارداد
اجتماعى نيست بلكهاى طرح مبتنى بر مفهومى حقيقى و نفس الامرى است و لذا با
سكولاريسم كه صفت مميزه جامعه مدنى است سازگارى ندارد. براى توضيح اين مطلب به
اقوال علامه طباطبايى (ره) استناد مىكنيم كه از منظر يك حكيم مسلمان بسيارى از مباحث
مهم در فلسفه جديد را طرح كردهاند و بر وفق حكمت اسلامى به آنها پاسخ دادهاند و
از جمله آراى نفيسى در مسائل اجتماعى دارند. علامه طباطبايى انسان را بر حسب ذاتش
مدنى مىدانند لكن اين مطلب را در قالب مقدماتى بيان مىكنند كه با نظريه ارسطو در
اين زمينه متفاوت است.
به نظر ارسطو مدينه (دولتشهر يونانى) اجتماعى است كه رو به سوى غايتى
دارد و اين غايت خير اعلاى انسان است كه ارسطو اين خير اعلا را در زندگى اخلاقى و
عقلانى ترسيم مىكند. به نظر ارسطو تنها در مدينه است كه انسان مىتواند از زندگى
نيك به معناى كامل آن برخوردار باشد و چون زندگى نيك غايت طبيعى انسان است لذا
مدينه را بايد اجتماعى طبيعى دانست8 -32) (Aristotle
,Politices 2521 ,A
-. ارسطو تصريح مىكند كه: «بديهى است كه مدينه آفريده طبيعى است و انسان بالطبع
حيوانى سياسى است. و كسى كه از روى طبع و نه صرفاً به سبب تصادف بىمدينه است، يا
برتر از بشريت است يا فروتر از آن»(Ibid ,2521 ,B -82) ملاحظه مىشود كه وجه اشتراك ارسطو با روسو
در اين است كه ارسطو نيز انسان مجرد از اجتماع را موجودى شرير و درنده مىداند لكن
تفاوت او با روسو در اين است كه روسو وضع انسان قبل از اجتماع را طبيعى مىداند به
طورى كه انسان با قرارداد اجتماعى انسان مىشود لكن ارسطو انسان قبل از اجتماع را
در وضع غير طبيعى مىداند و با تحقق اجتماع است كه طبيعت آدمى نيز محقق مىشود.
لكن علامه طباطبايى مدنى بالطبع بودن انسان را با اصلى تحت عنوان «اصل استخدام»
پيوند مىزنند. ايشان معتقدند كه آدمى به هر طريق ممكن به نفع خود و براى بقاى
حياتش از موجودات ديگر استفاده مىكند. از تصرف در جمادات شروع مىكند و به
نباتات
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 364