نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 335
آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار با من بيعت
كردند. (همان، ص 480)
2- آزادى بيعتشكنان و عدم محروميت ايشان از حقوق شهروندى: حضرت على
(ع) در برابر طلحه و زبير كه علىرغم بيعت اوليه به دليل اينكه حضرت ايشان را در
حكومت خويش به كار نگرفت بناى كارشكنى و ناسازگارى گذاشتند، نصيحت و تحمل پيشه كرد
و علىرغم تداوم كارشكنىها، ايشان را از حقوق شهروندى و بهره مندى از بيت المال
محروم نكرد مگر زمانى كه دست به اسلحه بردند و عليه حكومت دست به اقدام مسلحانه
زدند.
3- آزادى انتقاد از حاكمان: حضرت على (ع) نه تنها حق انتقاد از حكومت
را براى مردم قايل بودند بلكه ايشان را توصيه مىكردند كه براى اصلاح امور، حاكمان
را نصيحت نمايند: «فلا تكلمونى بما تكلم به الجبابره و لا تتحفظو امنى بما بتحفظ
به عنداهل البادره و لاتخالطونى بالمصانعه و لا تطغوا بىاستقلالًا فى حق قيل لى و
لا التماس اعظام نفسى»؛ با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن گويند، سخن نگوييد و چنانچه
از آدمهاى خشمگين كناره مىگيرد كناره نگيريد. و با ظاهر سازى با من رفتار نكنيد و
گمان مبريد كه اگر حقى به من پيشنهاد داديد بر من گران مىايد يا من در پى بزرگ
نشان دادن خويشم. (همان، خطبه 216)
يا در جاى ديگر خطاب به مالك اشتر مىفرمايند: «و اجعل لذوى الحاجات
منك قسماً تفرغ لهم فيه شخصك و تجلس لهم مجلساً عاماً تواضع فيهاللَّه الذى خلقك
و تقعد عنهم جندك و اعوانك من احراسك و شرحك حتى تكلمك متكلمهم غير متعتع، فانى
سمعت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله يقول فى غير موطن:
لن تقدس امه لا يوخذ للضعيف فيها حقه من القوى غير متعتع»؛ بخشى از
وقت خود را خاص كسانى كن كه به تو نياز دارند. خود را براى كار آنان فارغ دار و در
مجلس عمومى بنشين تا در آن فروتنى كنى خدايى را كه تو را آفريد و سپاهيان و يارانت
را كه نگهبانند يا تو را پاسبانى مىكنند از آنان بازدار تا سخنگوى مردم با تو
بدون درماندگى گفتگو كند كه من از رسولاللَّه صلى اله عليه و آله شنيدم كه فرمود:
هرگز امتى را از گناه پاك نخوانند كه در آن حق ناتوان را از تو بستانند بدون آنكه
بترسند يا دچار لكنت زبان شوند. (همان، ص 336)
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 335