نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 87
برخى ديگر از نويسندگان با توضيح شاخصها و
مؤلفههاى دموكراسى در صدد تفسير و ابهامزدايى از آن برآمدهاند. مثلًا با توجه
به تجربه عملى دموكراسى در كشورهاى غربى شاخصهاى زير براى آن مطرح شده است:
- تأكيد بر دفاع از حقوق فردى شهروندان؛-- اهميت دادن به نقش دانش و
آگاهى در مشاركت سياسى؛
- ارائه راه حل مناسب براى جلوگيرى از انحصار اكثريت؛
- تأكيد بر اصالت منفعت و مصلحت فرد؛-
اهميت دادن به آزادى به معناى نبود موانع و اجبار براى انجام دادن
اعمال ....[1] با نگاه به
اين شاخصها، دغدغه اصلى دموكراسى در عصر ما آشكار مىگردد. دموكراسى با تأكيد بر
اين شاخصها بر اصل آزادى شهروندان و ضرورت پرهيز از استبداد اكثريت اصرار
مىورزد. بر اين اساس صرف تحقق مشاركت مستقيم و يا غيرمستقيم اكثر مردم در
تصميمگيرىها بهمنزله جوهره دموكراسى كفايت نمىكند، زيرا امكان تبديل اين حكومت
مردمى به حكومت استبدادى از نوع اكثريت آن وجود دارد. روشن است كه اين دغدغه حاصل
كنار هم قرار گرفتن ليبراليسم و دموكراسى و در نتيجه شكلگيرى الگوى ليبرال
دموكراسى بهعنوان الگوى غالب دموكراسى در روزگار ما است.
اگرچه اين دغدغه و شاخصها به گمان برخى از هواداران ليبرال دموكراسى،
ابهام مفهومى دموكراسى را در دوران معاصر بر طرف كرده است، با توجه به ديگر تفاسير
ارائه شده از دموكراسى از قبيل تفسير سوسياليستى، به نظر مىرسد همچنان اتفاق نظر
درباره جوهره دموكراسى وجود ندارد و تاكنون بهشكلى رضايتبخش ابهام از چهره
دموكراسى زدوده نشده است. به همين دليل شايد بتوان با فيليپ گرين همسخن شد آنجا كه
مىگويد دموكراسى در اواخر سده بيستم نه تنها يك مفهوم بحث برانگيز است بلكه يك
مفهوم بسيار مبهم نيز مىباشد.[2]