responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 217

ناظر به امرى پسنديده در عرف شرع است، متفاوت است.[1] مردم امورى را نامشروع مى‌دانند كه لزوماً از نظر شرع نامشروع نيست و برعكس. در اينجا تلاش مى‌شود تا به اختصار ملاكهاى مشروعيت از نظر عرف و مردم در قرآن روشن گردد:

1. ثروتمندى: از جمله عمده‌ترين ادلّه مخالفان رسالت پيامبران، بى‌چيز و فقير پنداشتن آنان بوده است. نمونه‌اى از شيوه استدلال مردم بر اين سياق مشروعيت در داستان طالوت آمده است. آنجا كه خداوند از قول پيامبر خويش مى‌فرمايد:

طالوت را براى زمامدارى برانگيخته است، مردم در اعتراض به انتصاب او و دعوى مشروعيت خود گويند: «أَ نَّي يَكُونُ لَهُ الملكُ عَلينا وَ نَحنُ أَحقُ بِالملكِ مِنهُ وَ لمَ يُوتَ سَعةً مِنَ المالِ‌؛[2] چطور او بر ما حكومت كند و حال آنكه ما از او به زمامدارى شايسته‌تريم و او ثروت چندانى ندارد.»

2. فوق‌العادگى: تلقى عاميانه آن است كه رئيس مذهب و حكومت بايد فردى فوق‌العاده باشد و اين انتظار چنان وسعت مى‌يابد كه بعضاً از حيطه قدرت و استطاعت بشرى خارج مى‌شوند و مى‌گويند چنين فردى بايد از فرشتگان باشد يا از جنيان. در حالى كه قرآن به صراحت اين توقع را نامشروع مى‌داند و اين حاكميت را نيز به تبع آن فاقد مشروعيت مى‌داند و اصرار مى‌كند تا مردم حاكم را چه در تبليغ معنوى و چه در زمينه مادى و كسوت دنيوى، فردى چون خود بدانند. به همين منظور در آيه 110 سوره مباركه كهف به صراحت از پيامبر (ص) مى‌خواهد تا اين مسأله را به گوش همگان برساند كه «انما انا بشر مثلكم؛ من هم انسانى چون شما هستم.» اما عرف روزگار پيامبر و بسيارى از پيامبران پيش از ايشان در استثنايى بودن حاكم و رهبر و بالطبع رسول گرامى اسلام خلاصه مى‌شد، لذا مى‌گفتند: «تو سحر شده‌اى، تو نيز بشرى مانند ما هستى و گمان ما اين است كه دروغ مى‌گويى».[3] سران قوم «هود» در اين‌


[1] - همچنين نبايد اين واژه را با ترجمه واژه لايئسيته يا سكولاريزاسيون كه عموماً به عرفى شدن ترجمه مى‌گردد و مراد اصلى در آن دو دنيايى شدن است، اشتباه گرفت

[2] - بقره/ 247

[3] - شعراء/ 185 و 186.

نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 217
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست