نام کتاب : مجموعه مقالات دومين همايش مردمسالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 117
در اسلام قدرت امرى جمعى است كه بهعنوان
«امانت» به حاكم مسلمان و واجد شرايط سپرده مىشود. حكومت بر اين اساس امرى فردى
تلقّى نمىگردد، اگرچه توسط يك فرد تدبير گردد. بههمين دليل در متون و منابع
اسلامى از آن با واژگانى همچون «امامت» و «ولايت» تعبير شده است. بر اين اساس،
حكومت نه بر مبناى اراده فردى حاكم بلكه بر پايه اراده الهى و در جهت تحقق مرجعيّت
دين و شريعت شكل مىگيرد. با مراجعه به دين و شريعت الهى به وضوح مىتوان به رسميت
شناخته شدن عنصر «مشاركت مردمى» را مشاهده كرد. مهمترين آموزهاى كه بر اين عنصر
دلالت مىكند، آموزه «شورا» است. اين آموزه مشاركت مردم را در دو حوزه «نظامسازى»
و «تصميمسازى» تحقق مىبخشد و نهادينه مىكند و «جمعى بودن» ماهيت حكومت را در
اسلام نمايان مىسازد.
بىترديد، تحقق مردمسالارى دينى با توجه به عناصرى كه بيان گرديد،
مستلزم سازوكار و ساختار مناسبى است. اين ساختار مىتواند نظريه مردمسالارى دينى
را برخوردار از وصف «ارتباط»[1] در كنار
وصف «انسجام»[2] نمايد.
انسجام ناظر به وضعيتى است كه در آن ميان عناصر و مؤلفههاى اين نظريه هماهنگى بر
قرار باشد- كه تاكنون تلاش كرديم تصويرى منسجم از اين نظريه را ارائه نماييم- در
حالى كه مربوط بودن ناظر به توانمندى اين نظريه در پاسخدهى به نيازها با در پيش
گرفتن ساختار و سازوكار مناسب است.
ساختارى كه مىتوان براى نظريه مردمسالارى دينى با توجه به عناصر
مفهومى پيشگفته، طراحى و ارائه كرد در برگيرنده سه ركن اساسى زير است:
1. دين/ شريعت
در نظريه مردمسالارى دينى مرجعيت دين در تنظيم زندگى سياسى پذيرفته
مىشود، از اينرو دين در ساختارسازى نظام سياسى در جايگاه نخست قرار مىگيرد. اين
ركن بيانگر