البته نبايد پافشرد كه اين جهانى شدن را با حكومت جهان‌شمول حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف يك‌سان انگاشت، بلكه حكومت جهان‌شمول حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف برتر از اينهاست؛ زيرا بعيد نيست كه سرنوشت جهانى شدن به مانند استعمار و حقوق بشر رقم خورد. «استعمار» از جمله لفظهاى زيبايى است كه معناى آبادانى را مى‌رساند، اما بر اثر سوءاستفاده‌ها، معناى اصلى خويش را از دست داده و معناى منفورى را در اذهان تداعى مى‌نمايد. هرگاه مردم «استعمار» را مى‌شنوند، ويران‌گرى را تصوّر مى‌كنند. حقوق بشر نيز همين سرنوشت را پيش‌روى دارد؛ شعارى زيباست كه مردم به آن چشم اميد دوخته‌اند، ولى اكنون حربه‌اى براى انسان‌هاى زورگو شده است. در بخش جهانى شدن نيز اين وضعيت وجود دارد و قدرت‌مندان اقتصادى آن را نيز آلت دست خويش قرار داده‌اند تا بيشتر بتازند.

جرمى فاكس مى‌گويد:

بايد گفت كه سرمايه‌دارى فرصت‌هايى را كه جهانى‌سازى فراهم كرده (مانند ارتباطات، سرعت و كارآيى)، به سلطه خود درآورده و در اين فرآيند توان‌مندتر و كارآمدتر شده است. 9

جهانى شدن و قطبى‌شدن‌

اگر جهانى شدن همين‌گونه پيش رود، پى‌آمدى جز قطبى شدن نخواهد داشت، چنان‌كه گفته‌اند:

از دهه 1990 تاكنون اهميت شركت‌ها در نظام جهانى بيش از اهميت دولت‌ها شده است و كشورها برحسب شركت‌هاى خود شناخته مى‌شوند، مثلا فروش شركت جنرال موتورز (178 ميليارد دلار در سال) تقريبا معادل توليد ناخالص ملّى چهل كشور درحال‌توسعه مى‌باشد. 10

يا بنابه گزارشى ديگر، روند جهانى‌سازى، و ادغام عمقى اقتصاد جهانى مستلزم حركت آزاد عوامل توليد در پهنه جهان و پيدايى و رشد شركت‌هاى فرامرزى) CNT (است. طى سه دهه اخير تعداد شركت‌هاى فرامرزى به صورت تصاعدى رشد كرده است. طبق آمار«DATCNU» اكنون شصت هزار شركت مادر فرامرزى وجود دارد كه مجموعا هفت صد هزار شركت وابسته خارجى را نظارت مى‌كنند.