responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 93

7. ولايت در موقوفات: واقف معمولا فردى را به عنوان «توليت» يا «متولّى» و فرد ديگرى را به عنوان «ناظر» وقف تعيين مى‌كند. محدوده اختيارات و تصرف متولى وقف همان است كه واقف در وقف‌نامه مشخص نموده است.[1]

ب) ولايت عامّه و خاصّه از نظر شئون افراد تحت ولايت‌

ولايت نسبت به شئون افراد تحت ولايت (مولّى عليهم) نيز به ولايت عامّه و خاصّه تقسيم شده است. در اين اصطلاح اگر ولايت همه امور افراد تحت ولايت را در بر گيرد عامّه است و اگر مختص به شأن خاصّى بشد خاصّه؛ به عنوان مثال ولايت پسر بزرگ‌تر، خاصّه، اما ولايت پدر يا جدّ پدرى بر فرزندان صغير، عامّه مى‌باشد.

ولايت پيامبر و امام معصوم از هر دو جهت عامّه است؛ هم از جهت افراد تحت ولايت كه همه مردم را شامل مى‌شود و هم از جهت شئون آنان كه همه امور را در بر مى‌گيرد. اين قسم اخير را ولايت مطلقه نيز مى‌نامند.[2]

چند نكته‌

1. انواع ولايت‌هاى خاصّه و عامّه زير مجموعه ولايت تشريعى مى‌باشند.

2. موارد شمارش‌شده در ولايت‌هاى خاصه همگى ناظر به سرپرستى امور افرادى است كه به جهت ناتوانى در تشخيص مصالح يا انجام امور خويش قادر به استيفاى حقوق خود نيستند و نيازمند «ولىّ» مى‌باشند درحالى‌كه در «ولايت عامّه» اين «جامعه» است كه نياز به سرپرستى دارد نه افراد جامعه. جعل ولايت براى پيامبر يا امام يا جانشينان آنان هيچ ربطى به ادعاى واهى محجور قلمداد كردن افراد جامعه‌


[1] - همان، ص 82- 84 و قانون مدنى، مواد 75- 82.

[2] - ولايت عامّه در معناى ديگرى هم( اصطلاح سوم) به كار مى‌رود. در اين معنا عموميت نسبت به اوليا مطرح است نه« مولّى عليهم»؛ مثلا گفته مى‌شود كه عامّه فقهاى واجد شرايط صلاحيت ولايت دارند نه يكى از آنان.

نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين    جلد : 1  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست