نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 89
در بعد حاكميت تكوينى هيچگونه تخلفى از
اراده تكوينى خداوند امكان ندارد، ولى در ولايت تشريعى عصيان و تمرّد در مقابل
قانون و حكم الهى امكانپذير است[1] و
انسانها در پذيرفتن و نپذيرفتن شريعت، مختارند.
در فرهنگ اسلامى، از حاكميت خداوند به «ولايت» نيز تعبير شده است و
همانگونه كه حاكميت مطلق از آن خداوند است، ولايت نيز منحصرا در اختيار اوست: فاللّه هو الولىّ ... و هو على كلّ شىء قدير[2] مفسران، از اين آيه و آيات مشابه آن، حصر ولايت را اثبات نمودهاند،
آيه مورد اشاره علاوه بر حصر ولايت، دليل آن را نيز ذكر نموده است، چرا كه در هر
حاكميت و ولايتى، ولىّ بايد بر همه شئون و امورى كه تحت ولايت او قرار مىگيرد
قادر باشد و خداوند از آن جهت كه داراى قدرت مطلق است، ولايت مطلق را نيز داراست.[3] از آنجا كه «ولايت» از واژههاى
كليدى در نظام سياسى اسلام مىباشد و در معانى مختلفى به كار رفته است آن را به
اختصار بررسى مىكنيم.
مفهوم ولايت
ولاء، ولايت، ولايت، ولىّ، مولى، والى، توالى، موالات و ... همگى از
يك خانواده و فعل آنها «ولى» مىباشد.
گفتهاند: «ولاء» و «توالى» اين است كه دو يا چند چيز به گونهاى در
كنار
[1] - امكان عصيان، خود براساس اراده تكوينى است؛ يعنى
اراده خداوند بر اين تعلق گرفته است كه انسان در برابرقانون الهى امكان عصيان
داشته باشد.
[2] - شورى( 42) آيه 9 و نيز تعبير\i و هو
الوليّ الحميد\E در آيه 28 همين سوره.
[3] - ر. ك: محمد حسين طباطبائى، الميزان، ج 18، ص 22.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 89