نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 288
فردگرايى، يكى از اصلىترين مبانى و
بنيادهاى ليبراليسم* است.
ميان فردگرايى و تكثرگرايى هيچگونه تضادى وجود ندارد، زيرا «حزب
سياسى چيزى جز اجتماع سازمانيافتهاى از انسانها آزاد و برابر و هم سرنوشت
نمىباشد. افراد در جامعه سودمحور و سودپيوند آزادانه بدانها مىپيوندند تا بهتر
بتوانند از منافع خود دفاع نمايند ... از اينجا مىتوان به تفاوتى اساسى ميان
فلسفه وجودى احزاب سياسى در جوامع فردگراى غربى و ديگر جوامعى كه به ارزشهايى
بالاتر از فرد قائلند پى برد ... محققان كلاسيك احزاب سياسى نيز بر اين نكته واقف
بودند كه احزاب سياسى در غرب، ريشه در فردگرايى دارند.»[1]
4. نسبىگرايى*
از آنجا كه جامعه مدنى بر مبناى قرارداد اجتماعى شكل مىگيرد، اين
قرارداد لزوما بايد در بر دارنده خواستها و تمايلات افراد باشد و بر هيچ اصل ثابت
و پايدار عقلانى يا دينى استوار نيست، بلكه حق و باطل داير مدار اراده مردم است.
در حقيقت اين ويژگى مولود دو ويژگى تكثرگرايى و فردگرايى مىباشد.
5. نفى ايدئولوژى
به اعتقاد طرفداران جامعه مدنى غربت، دولت هرچه مىتواند بايد از
دخالت در
[1] - حجت اللّه ايّوبى، پيدايى و پايايى احزاب سياسى
در غرب، ص 92- 93.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 288