از اطلاق آيه اخير، اعطاى ولايت مطلقه به پيامبر استنباط مىگردد؛
ولايتى كه علاوه بر حوزه امور عمومى و حكومتى، امور خصوصى مردم را نيز شامل
مىگردد.
مفسران اين آيه را چنين تفسير كردهاند:
«معناى اولويت ترجيح يك طرف است. خلاصه آنچه را مؤمن از قبيل حفظ
جان، محبت، كرامت، طلب اجابت دعوت و اعمال اراده براى خويش معتقد است، پيامبر در
همه اين امور نسبت به او اولويت دارد و در هريك از اينها اگر دوران امر ميان
پيامبر و خودش باشد، جانب پيامبر ترجيح دارد. پس هر گاه خطرى جان پيامبر را تهديد
نمايد مؤمن بايد از او حفاظت نموده، خود را فداى پيامبر سازد. همچنين پيامبر نسبت
به مؤمنان در آنچه مربوط به امور دينى و دنيوى آنان است اولويت دارد و اين عموميت
از اطلاق آيه استفاده مىگردد.»[2] از اطلاق
آيه: أطيعوا اللّه و أطيعوا الرّسول و أولى الامر منكم[3] نيز چنين عموميتى استفاده مىگردد كه در ادامه بحث آن را مطرح
خواهيم كرد.
از امام صادق عليه السّلام نقل شده است: خداوند پيامبر خويش را به
نيكوترين ادب، تأديب فرمود و هنگامى كه ادب را نسبت به او به كمال رساند فرمود:
«راستى كه تو را خويى والاست.»[4] آنگاه
امر دين و امامان را به او تفويض فرمود تا بندگانش را سياست و تدبير نمايد[5] و فرمود: «آنچه را فرستاده او به
شما داد، آن را بگيريد و از
[5] -« إنّ اللّه- عزّ و جل- أدّب نبيّه فاحسن أدبه
فلمّا أمل له الأدب قال:\i و إنّك لعلى خلق عظيم.\E ثم فوّض إليه امر- الدين و
الأئمة ليسوس عباده ...»( محمّد بن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 265 و محمّد
باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 17، ص 4، حديث 3).
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 100