نام کتاب : گفتم گفت نویسنده : محدثى، جواد جلد : 1 صفحه : 15
از تو نرنجد. اين مقتضاى محبت است، البته
اگر علاقه، واقعى باشد نه شعار و ادعا.
گفتم: فكر مىكنم شعر معروف باباطاهر عريان هم
به همين نكته اشاره دارد كه مىگويد:
يكى
درد و يكى درمان پسندد
يكى
وصل و يكى هجران پسندد
من
از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم
آنچه را جانان پسندد
گفت: الحق كه به جا گفتى. يعنى باباطاهر به
جا و زيبا گفته است.
وقتى محبوب و جانان ما خدا باشد و او را به خاطر اين همه احساس و
نيكى و لطف كه به ما داشته و دارد، دوست بداريم، به خاطر اين دوستى حاضر نيستيم بر
خلاف گفته و خواستهاش عمل كنيم. اگر مىگوييم ما عاشق خداييم،
ولى نافرمانى هم مىكنيم، معلوم مىشود عشق ما واقعى نيست. اين است كه گفتم: محبت،
اطاعت مىآورد و دوستى به همراهى مىكشاند.
گفتم: اگر اشتباه نكنم، شنيدهام در شعرى كه
عربى و منسوب به امام صادق عليه السلام است، مضمونى اين چنين آمده است كه: اظهار
علاقه و دوستى به خدا مىكنى، در عين حال مرتكب معصيت مىشوى؟ به جانم سوگند كه
اين كار، كار شگفتى است. اگر دوستى تو واقعى باشد، از او اطاعت مىكنى، چرا كه
دوستدار، هميشه مطيع دوست خويش است.
گفت: همين طور است. كلام شيواى حضرت صادق نيز
به همين نكته اشاره دارد. شايد رمز اين كه اجر و مزد زحمات و رسالت پيامبر خدا در
قرآن، «مودت اهل بيت» قرار داده شده است، براى تأثيرگذارى همين
نام کتاب : گفتم گفت نویسنده : محدثى، جواد جلد : 1 صفحه : 15