بهارى شويم
مىخواهيم كمتر از گل و گياه و عقبتر از زمين و درخت نباشيم.
مىخواهيم خود را برويانيم، مىخواهيم دلمان بهارى شود، جوانه زنيم، رشد كنيم، ثمر دهيم و كمتر از «بهار» نباشيم.
ولى چگونه؟ ... بذرمان چيست؟ ريشه مان در كجاست؟ از كجا سيراب و تغذيه مىشويم؟
از كدام منبع، نور و حرارت مىگيريم؟ در كدام زمين و زمينه قرار گرفتهايم؟ باغمان و ميرابمان كيست؟
رويش و پژمردگى، شكفتن و خشك شدن و حيات و مرگمان چيست و ثمر وجودمان براى جامعه كدام است؟
اينها سؤالات ساده و كم اهميتى نيست.
مىخواهيم مثل بهار، بروييم و شاداب شويم و سايه و ثمر داشته باشيم.
از طبيعت بايد درس بگيريم.
همان طور كه گاهى باغ و بوستان را خزان مىزند، ما هم ممكن است