نام کتاب : غريب پيروز (زندگي حضرت رضا عليه السلام از نگاه رهبر فرزانه انقلاب) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 41
هم موافقين، هم مخالفين، امام را به همان
معنايى مى دانستند كه ما امروز در دوران جمهورى اسلامى ميدانيم- امام امت؛ امام
امت، يعنى حاكم دين و دنيا- برداشت ما از امام در طول اين دو سه قرن اخير، چيز
ديگرى بود.
برداشتمان اين بود كه جامعه، يك نفر را دارد كه از مردم ما ماليات
مىگيرد، مردم را به جنگ مىبرد، مردم را به صلح مىخواند، امور مردم را اداره
مىكند، ادارات دولتى را درست مىكند، دولتى تشكيل ميدهد، قبض و بسط مىكند؛ آن،
اسمش حاكم است. يك نفر ديگر هم در آن طرف، داريم،
كه او هم دين مردم را، اعتقاد مردم و قرائت نماز مردم را درست مىكند- هر چه همتش
باشد- او هم اسمش عالم است. و امام در دوران خودش همان عالم است؛ كه خليفه كار
خودش را مىكرد، او هم دين مردم، يا اخلاق مردم را درست مىكرد! برداشت ما از امام
اين است؛ در حالى كه در صدر اسلام، برداشت همه از امام غير از اين است، امام، يعنى
پيشواى جامعه؛ منتها پيشواى دين و دنيا. بنىاميه هم همين ادعا را داشتند؛
بنىالعباس هم همين ادعا را داشتند. همان مخمورهاى غرق شدهى در لهو و لعبها هم
همين ادعاها را داشتند؛ آنها هم خودشان را امام مىدانستند! كه حالا اگر ان شاء
الله برسيم و وقت بشود، در اين زمينه صحبت خواهم كرد.
به هر حال، پس جامعه امام داشت؛ امامش عبد الملك بود. امام سجاد عليه
السلام بايد براى مردم، معناى امامت، جهت و شرايط امامت را- آن چيزهايى كه امام
ناگزير از آنهاست، و آن چيزهايى كه اگر نباشد، كسى نمى تواند امام باشد- تشريح و
تبيين كند.
سوم اينكه بگويد من امامم؛ يعنى آن كسى كه بايد در آنجا قرار بگيرد،
منم! اين سه كار را بايد امام سجاد عليه السلام مىكرد.
بيشترين تلاش را امام سجاد، روى كار اول گذاشت. چون همانطور كه
گفتيم، زمينهيى بود كه نوبت به مسأله من امامم
نام کتاب : غريب پيروز (زندگي حضرت رضا عليه السلام از نگاه رهبر فرزانه انقلاب) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 41