نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 258
اهميت و فرعى مىپردازند و از مسائل مهم و
اصلى غافلند. قشرىگرى و ظاهرآرايى شيوه رسمى در كارها است ازاينرو مشكلات مردم
برطرف نمىشود و كارها به صورت ريشهاى و زيربنايى سامان نمىيابد.
امام على «ع»:
* ... المتشتّتة غدا عن الاصل، النّازلة بالفرع المؤمّلة الفتح من
غير جهته ...[1]
- ... (مردمان در روزگاران پيش از ظهور) از اصول (و مسائل زيربنايى)
فاصله مىگيرند، و به فروع (و مسائل كماهميت) مىگرايند، و اميد پيروزى دارند از
غير راه آن ...
اجتماعات اسلامى و حتى شيعى دچار سرگردانى و سردرگمى است، راهها و
معيارهاى اصلى را نمىشناسد، و به مسائل فرعى و سطحى مىپردازد، از امور بنيادى در
جامعه و مسائل زيربنايى (چون مسئله حكومت و عدالت اجتماعى) غفلت مىورزد، و به
مسائل فرعى و اجراى احكام فرعى و ظاهرى و صورى اسلامى مىپردازد. به مسائل
كماهميت توجه مىكند و درباره مكيدن خون محرومان توسط عدهاى دنياطلب و استثمارگر
و خيانتهاى بزرگ و فراگير اقتصادى چارهاى نمىانديشند و بضرورت اين چنين امت و
ملتى پيروزى و استوارى را مىخواهند اما راه آن را فراموش كردهاند.
اينها بود اندكى از ويژگيهاى اجتماعات و انسانهاى پيش از ظهور و
دوران جاهليّت آخر الزمان. و اين رفتارها و معيارها مايه تزلزل، بىثباتى، ناامنى،
فساد، تباهى و مرگ واقعى حيات فردى و اجتماعى است. زندگى در اجتماعاتى اينچنين،
همگام با مرگ تدريجى است. زندگى در اجتماعاتى كه افراد در تضاد و ناسازگاريند، و
هركس كمر به دريدن و خوردن انسان ديگرى بسته است، هرنزديكى و دوستى فريبكارانه و
صورى است، هررابطه براساس ماديات و استفاده اين دنيايى است، هركس به خود و آسايش