نام کتاب : عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام پژوهشى در انقلاب جهانى مهدى( عج) نویسنده : حكيمى، محمد جلد : 1 صفحه : 128
كرديد و خويشان خود را رنجانديد، خونهاى
بناحق ريختيد، و مرتكب گناهان شديد، بياييد و بگيريد![1].
در اين حديث كه نمونههاى ديگرى نيز دارد، اموال بهطور مطلق آمده
است و اين اموال عمومى، چون انفال و ثروتهاى طبيعى و مالياتهاى اسلامى و بيت المال
را شامل مىشود و با اطلاق و كليتى كه دارد ممكن است اموال شخصى و فردى براساس
مالكيتهاى خصوصى را نيز در برگيرد، يعنى همه اموال از هركس و هرراه باشد نزد حضرت
گردمىآيد و از آن مركز، عادلانه و برادرانه ميان همه افراد انسانى توزيع مىشود.
شايد اينگونه تعاليم به اصلى نظر دارد كه در تعاليم ما رسيده است كه امام مالك همه
اموال است و مالكان خصوصى امانتدارانى بيش نيستند. «... مناسب است كه نظريه
كوبندهاى را در اموال در اينجا بياوريم كه هرنوع مالكيتى را رد ميكند چه رسد به
مالكيتهاى كلان. شيخ بزرگوار ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى، صاحب «كافى» مالكيت
شخصى را از هركسى نفى مىكند در هرچيز ... و اين رأى در كافى جلد 1/ 407 و 538،
آمده است ...»[2] در مورد
مالكيت زمين احاديث زيادى رسيده است كه زمين ملك امام است.
امام صادق «ع»:
* ... كان امير المؤمنين «ع» يقول: من احيى أرضا من المؤمنين فهى له
و عليه طسقها يؤديه الى الإمام فى حال الهدنة فإذا ظهر القائم فليوطّن نفسه على ان
توخذ منه.[3]
- ... امير مؤمنان چنين مىگفت: هركس زمينى را آباد كند آن زمين مال
اوست و بايد مالياتى را به امام بدهد در دوران صلح (و آرامش پيش از