responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 110

خمينى هر جا برود، آنجا را كربلا و نجف مى‌كند

اواخر ماه مبارك رمضان بود كه چند نفر از صاحب منصبان عراقى خدمت امام رسيدند و گفتند: ما در برابر دولت ايران تعهداتى داريم كه براساس آن نمى‌توانيم به شما اجازه فعاليت سياسى بدهيم. امام فرمودند:

اگر شما در برابر دولت تعهد داريد، من هم در برابر ملت تعهداتى دارم كه نمى‌توانم دست از فعاليت سياسى بردارم. اگر ممانعت كنيد و نگذاريد در اين جا كارم را انجام دهم، از عراق خواهم رفت. خيال نكنيد من به نجف و كربلا چسبيده‌ام! خير. خمينى هر جا برود، آنجا را كربلا و نجف مى‌كند.[1]

منكر ولايت فقيه، طعم فقه را نچشيده است‌

بنده از اوّل درس امام در بحث ولايت فقيه ايشان حاضر بودم. وقتى كه متن درس را از نوار پياده مى‌كردند، آقاى شيخ حسن كروبى آن را به منزل ما مى‌آوردند و بنده آن را به عربى ترجمه مى‌كردم. بنده با اين مسأله خوب آميخته شدم، زيرا هم در جلسه درس ايشان بودم و هم در ترجمه‌اش دست داشتم.

من عشق خاصى به درس ايشان داشتم. شب مى‌نشستم و درس رامى‌نوشتم و احياناً فرداى آن روز، نوشته‌هايم را به امام نشان مى‌دادم. بعضى اوقات به مواردى كه اشكال داشتم، پاورقى مى‌زدم.

يك شب نشسته بودم و درس مى‌نوشتم كه بلندگو بنا كرد به صداكردن. من ناراحت شدم و با خود گفتم: اين وقت شب چرا بلندگو روشن كرده‌اند؟ يك وقت متوجه شدم كه اذان صبح است. يعنى به خاطر علاقه‌اى كه به نوشتن اين درس داشتم، اصلًا متوجه وقت نبودم. صاحب جواهر عبارتى دارد كه من در كتاب ولايت فقيه آن را نقل كرده‌ام. او مى‌گويد:

«اگر كسى منكر ولايت فقيه شود، اصلًا طعم فقه را نچشيده».


[1] - حجّت‌الاسلام فردوسى‌پور: پا به پاى آفتاب، ج 2، ص 75

نام کتاب : سيره آفتاب نویسنده : خميني، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست