responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 313

سپاهان از برندين‌[1] و كاپله و فابك و از ديگر روستاها. و قومى بسيار از رى و همدان و دشت بيه‌ 93 بيامدند و بآنها پيوستند، عدد ايشان بيش از صد هزار شد.

هارون عبد اللّه بن مالك را از خراسان با بيست هزار سوار بجنگ ايشان فرستاد.

ايشان از او بترسيدند و بجايگاه خويش شدند و بهارون نبشت كه «مرا از ابو- دلف نگزيرد[2].» جواب آمد كه «فرمان‌بردار او باش.» پس هردو دست يكى كردند. و خرمه‌دينان ديگر بار بعشوه باطنيان قومى بسيار جمع شدند و دست بفساد و غارت بردند. ابو دلف عجلى و عبد اللّه ناگاه تاختن بردند و ايشان را غافل يافتند. خلقى بى‌حد از ايشان بكشتند و زن و فرزند ايشان را ببغداد بردند و بمزيد بفروختند.

ديگر خروج بابك‌

3- بعد از اين چون نه سال برآمد بابك خروج كرد از آذربايگان.

اينها قصد كردند كه بدو پيوندند. شنيدند كه لشكرى براه ايشان فرستاده‌اند.

بترسيدند]141 a[ و از راه بازگشتند و بپراكندند. ديگر پس در سال دويست و دوازده در ايام مأمون خرمه‌دينان خروج كردند از ناحيت سپاهان و بريده‌[3] و كاپله و كره و باطنيان با ايشان پيوستند و فسادها كردند و بآذربايگان شدند و ببابك پيوستند. و مأمون محمد بن حميد طايى‌ 94 را بجنگ بابك فرستاد[4] تا با خرمه- دينان جنگ كند و فرموده بود تا اول با زرير بن على بن صدقه‌ 95 حرب كند كه او عاصى شده بود و در كوهستان عراق ولايت مى‌كند و كاروانها مى‌زد. برفت و هيچ از خزانه‌[5] مأمون نخواست و بمال خويش لشكر را روان كرد و بجنگ زرير شد و زرير را بگرفت و قوم او را هلاك كرد و پراكنده كرد. مأمون قزوين و


[1] - بريدن؟؟؟N : برندين‌M : بويدن‌C : برون‌P -:K

[2] - نه گريزدP : بگريزدN ناگزيرست‌K : ناگزير بودC

[3] - بريده‌M : بريده‌N : بويده‌C : رونده‌P -:K

[4] - فرستادPC : فرستادندN

[5] - خزانه‌PC : خانه‌N

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست