كند و خصلتهاى نيك را بگيرد و كار بند باشد.» گفت «كدام است خصلتهاى بد؟» گفت «اين است: حقد، حسد، كبر، غضب، شهوت، حرص[1]، امل، لجاج، دروغ، بخل، خوى بد، ظلم، خودكامى، شتابزدگى، ناسپاسى، سبكسارى. خصلتهاى نيك: حيا، نيكخويى، حلم، عفو، تواضع، سخاوت، راستى، صبر، شكر، رحمت، علم، عقل، عدل.»
23- هركه كاربند اين خصلتها باشد ترتيب همه كارها بداند داد و او را در داشتن زيردستان و در احوال مملكت بهيچ مشيرى و مدبرى حاجت نباشد.
[1] - حرصPC : حرسN