1- اندر كارها شتابزدگى نبايد كرد و چون خبرى شنوند يا صورتى بندد
اندر آن آهستگى بايد فرمود تا حقيقت]87 a[ آن بداند و دروغ از راست پديدار آيد، كه
شتابزدگى كار ضعيفان است نه كار قادران. و چون دو خصم پيش آيند و با يكديگر سخن
گويند بايد كه مر ايشان را معلوم نباشد كه ميل پادشاه بكدام جانب است كه پس آن وقت
خداوند حقترسان باشد و سخن نتواند گفت و خداوند باطل دلير شود و دروغ گويد. و
فرمان حق تعالى در قرآن چنان است كه اگر كسى چيزى گويد آن را مشنويد تا آن وقت كه
حقيقت نكنيد، كه نبايد شتابزدگى كنيد و پس از آن دلتنگى بريد و از آن پشيمانى
خوريد و پشيمانى سود ندارد.
حكايت
2- دانشمندى بود بشهر هراة 56 مردى معروف، آن پير كه وقتى مكركى
57[1] او را پيش خداوند آورده بود. مگر اتفاق افتاد كه سلطان شهيد انار
اللّه برهانه بهراة شد و مدتى آنجا مقام افتاد و عبد الرحمن خال در سراى اين پير
عالم فرو-