نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 131
و گرايش انسان بحرانزده غربى به معنويت،
حاكى از چنين معضلى در انديشه غربى است.
به نظر مىرسد، مىتوان وضعيت جهانى شدن را با تأكيد بر معناى نخست
(تلقى آن به عنوان يك فرايند) و با استقبال از آن، به مؤلفههاى ذاتى و عرضى تجزيه
كرد. همچنين مىتوان نشان داد كه ذات جهانى شدن همان خواسته اديان است كه با
پيدايش فضاى گفتوگو، زمينه هدايت بشرى از طريق يك هادى آسمانى فراهم مىسازد، و
بدينسان غايت تاريخ و آفرينش انسان را محقق مىكند. آنچه در قرائتهاى مذكور
آمده، همگى در دام عرضيات جهانى شدن اسير مانده و از رسيدن به كنه وضعيت جهانى شدن
بازماندهاند. سعى مىكنم به اجمال اين ويژگىها را شرح دهم:
الف) ويژگىهاى ذاتى جهانى شدن؛ به نظر مىرسد جهانى شدن لزوما پيوند
ذاتى با مدرنيته يا دوره جديد غرب ندارد و مىتواند بر اساس مولفههاى درونى خود
تجزيه و تحليل شود. به تعبير ديگر، جهانى شدن مبتنى بر مجموعه خصايصى است كه به
دليل رشد تكنولوژى ارتباطى، در قرن بيست و يك به صورت نسبتا كاملترى محقق شده است
و در مدينه فاضله اسلامى به كمال خود خواهد رسيد. موارد زير را مىتوان مؤلفههاى
ذاتى جهانى شدن برشمرد:
1. تحقق ابزارى فضاى ارتباطى؛ ذات اصلى جهانى شدن، مستلزم امكان
ارتباط بين بشرى است. اجتماع بشرى، از اعتباراتى پيدا مىشود (درباره اعتباريات در
جامعه نگاه كنيد: علامه طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، مقاله ششم) كه به
وجود و حضور اعتبار كنندگان قائم است. به تعبير دقيقتر، ماهيت ارتباط مستلزم وجود
و حضور طرفهاى ارتباط است.
جهانى شدن در وضعيت تكنولوژى ارتباطات، زمينه ارتباطى را بهتر
توانسته فراهم آورد. در دورههاى پيشين، كلام وسيله ارتباطى بود و انسانها
نام کتاب : سياست و مهدويت نویسنده : بهروز لک، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 131