نام کتاب : سياست چيست؟ نویسنده : اختر شهر، رجبعلى جلد : 1 صفحه : 68
2) استبداد
استبداد به معنى «خودرأى بدون» است. از نظر عبد الرحمن كواكبى،
استبداد «تصرف كردن حقوق يك نفر يا يك جمع يا يك ملت بدون ترس از بازخواست»[1] است. به عبارت ديگر كسى كه به قدرت
مىرسد، احتمال دارد فرد مستبدى باشد يا اينكه به واسطهى حكومت به خواست مردم
توجه نكند و به هر چه كه خود مىانديشد عمل كند. از ويژگىهاى يك حاكم با
سياستمدار مستبد اين است كه:
الف) در برابر كارهاى خود نسبت به ديگران پاسخگو نيست؛ يعنى هيچ
قاعده و قانونى كه بر اساس آن وى ناگزير به پاسخگويى در برابر اعمالش باشد وجود
ندارد.
ب) كسب قدرت او به شكل غير قانونى و از راه زور و غلبه انجام مىشود.
ج) حد مشخصى براى اعمال قدرت و قانونى براى جانشينى او وجود ندارد.
د) قدرت را براى منافع خود از راه وحشت و ترور اعمال مىكند.
ه) مردم به علت ترس از او و زورى كه در جامعه اعمال مىكند، از او
اطاعت مىكنند.
بنابراين فرد مستبد، به رأى و خواست ديگران احترام نمىگذارد و در
امور اجتماعى نيز با مردم مشورت نمىكند و تنها به نظر و خواست خود اهميت مىدهد و
اين امر باعث مىشود كه فرد سياستمدار نتواند هدايت صحيح جامعه را به سوى تعالى و
تكامل مادى و معنوى دنبال كند. پس استبداد باعث لغزش انديشه و سقوط در پرتگاه ارا
و اعمال نادرست شده و زمينهى سقوط كلى يك جامعه يا حكومت را فراهم مىآورد.
[1] - آقابخشى و ديگران، فرهنگ علوم سياسى، پيشين، ص
103.
نام کتاب : سياست چيست؟ نویسنده : اختر شهر، رجبعلى جلد : 1 صفحه : 68