" و طيلسان و طرجه و جامه سياه و امثال ملابس معتاد نبودى"
(ص. 380)
طرجه مخصوصا در نسخه اصل به صورت مشكول قيد شده ولى در لغتها پيدا
نشد.
در فرهنگ دوزى طرحه آمده و آن پارچهاى است كه روى عمامه مىگذارند و
شانهها را مىپوشاند و به پشت مىافتد. در مقريزى آمده: فوق عمامته طرحة سوداء".
نويرى در وقايع سال 716 مىگويد:" فوض قضا القضاة الحنفية بمصر للقاضى ... و
خلع عليه بطرحة على عادة القضاة".
ظ
ظهار
از ظهر به معنى پشت است و در فقه عبارت از آن است كه شوهر زن خود را
به يكى از محارم خويش مانند مادر يا خواهر يا دختر تشبيه كند، بدين ترتيب كه مثلا
بگويد: انت على كظهر امى (اصل در حكم ظهار آيه 4 از سوره احزاب و آيههاى 2 و 3 از
سوره مجادله است.)
ع
عادى
" زمين متروك كه هيچ مالكى او را نباشد و خرابى او قديم
باشد" (ص. 270)
عامل
از اقسام مستحقين زكات. كارمندان مأمور گردآورى زكات. مأمورين مالياتى
كه عبارتند از: ساعى و كاتب و قسام و عاشر و عريف و حاسب و حافظ.
عدالت
" عادل كسى است كه مناسبت و مساوات پيدا كند ميان چيزهاى
نامتناسب، و عدل كسى را ميسر شود كه بر طبيعت وسط واقف باشد، و تعيين كننده وسط،
شريعت الهى است". (ص. 92)
عرفات
موقف حاجيان است در روز عرفه، نهم ذى الحجه، كه دوازده ميل تا مكه
فاصله دارد، و آن صحرائى است فراخ.
عريف
" امام دفترى نهد و نصب كند از براى هر قبيلهاى شخصى را كه او
را عريف گويند و آن شخص بايد كه تفتيش كند از براى هر يك و عيال او آنچه محتاجاند
بدان. پس هر يك را از لشكرى بدهد مؤونت او و مؤونت عيال او". (ص. 297)
عزيمت
در برابر رخصت، شامل اوامر و نواهى شرع است. علماى اصول گفتهاند
عزيمت شامل فرض و واجب و سنت و نفل و مباح و حرام و مكروه است.
عشار و عاشر
مأمور گرفتن عشر از اموالى كه در شريعت مقرر است كه دهيك آن را
بدهند.