چيزى را فروخت از براى آنكه عوض او را نگاه
دارد و تجارت در او نكند، سال منقطع شد.
چهارم نصاب در آخر سال، و شرط نيست در اول و وسط. و آغاز سال تجارت
از آن روزى است كه كالا را خريد و اگر بغير نقد خريده يا بنقد خريده و آن دون نصاب
است، يا در ذمت خريده و نقد كرده نصاب در ثمن او. و اگر بعين خريده و آن نصاب است،
پس ابتدا از روزى است كه او تملك آن نقد كرد. و اگر خريد سايمه از براى تجارت، دو
زكات بر او لازم نمىآيد. ليكن اگر كامل شود نصاب يكى، واجب زكات اوست، و اگر نصاب
هر دو كامل شود پس واجب زكات عين است مگر گاهى كه سال تجارت مقدم شود كه واجب زكات
او است در آن سال و واجب زكات عين است در ساير احوال. و زكات تجارت ربع عشر است، و
متعلق بقيمت است و از او بيرون بايد كرد. و جايز نيست كه از عين اخراج كنند. و
قيمت بنقدى كنند كه بدان خريده باشد، و اگرچه در وقت خريدن نصاب نبوده باشد.
اين است احكام زكات تجارت نزد شافعى، اكنون بيان اصناف مستحقان زكات
نمائيم و باللّه التوفيق.
فصل دوم، در بيان مستحقان زكات.
بدان ايّدك اللّه تعالى كه خداوند تعالى در آيه كريمه بيان مستحقان
زكات فرمود قال اللّه تعالى: إِنَّمَا الصَّدَقاتُ
لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ
قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ
السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[1] و اين مجموع كه در آيه مذكور شدهاند هشت صنفند، و ما اصناف را
باحكام ايشان ياد كنيم، و اشارت بخلاف مذهبين بنمائيم، انشاء اللّه تعالى.
صنف اول از مستحقان زكات فقير است، و او آن كسى است كه او را هيچ
مالى نباشد، و كسى نداند كه در موقع حاجت او افتد. همچنانچه محتاج بده درهم است، و
مالك دو درهم بيشتر نيست و خانهاى كه مسكن او است و جامهاى