سخاوى ترجمه حال او را در اثر مشهور خود
«الضوء اللامع» آورده و از او به حسن سلوك و لطف معاشرت و ذوق نام برده و نيز مطلع
دو قصيده از قصايد عربى فضل اللّه را نقل كرده است. يكى از اين دو قصيده را فضل
اللّه به مناسبت ختم صحيح بخارى و ديگرى را به مناسبت ختم صحيح مسلم سروده است. وى
كتاب نخستين را در محضر سخاوى بپايان رسانيده و از استاد اجازه روايت گرفته، كتاب
دوم را نيز در محضر ابو عبد اللّه محمد بن ابى فرج مراغى خوانده است.[1]
اطلاعات دست اول ما درباره زندگانى فضل اللّه، گذشته از يادداشتهاى
سخاوى، مستند به كتابهاى خود اوست. وى پساز مراجعت از سفر دوم، كتابى بهنام
«بديع الزمان فى قصة حىّ بن يقظان» نوشته و آن را وسيله معرفى و تقرب خود به سلطان
يعقوب آققويونلو (884- 896) ساخته است. از اين كتاب كه در شعبان 892 در ييلاق
سهند آذربايجان به سلطان تقديم شده است نسخهاى سراغ نداريم. هرچه هست فضل اللّه
به سبب اين كتاب نامونشانى پيدا كرده و به دنبال آن، نگارش تاريخى را مشتمل بر
گزارش وقايع روزگار دولت آققويونلو برعهده گرفته است. جلد اول اين تاريخ كه
«عالمآرا» نام دارد پس از مرگ يعقوب بپايان رسيده، و گزارش احوال سلطنت
بايسنقرخان به جلد دوم كتاب موكول گرديده كه ظاهرا نانوشته مانده است. چنين بنظر
مىرسد كه فضل اللّه پس از خلع بايسنقر (898) توقف بيشتر در دربار آققويونلو را
براى خود مناسب نيافته و قلمرو پرمخافت و آشوبزده آن حكومت را ترك گفته و به موطن
خود اصفهان بازگشته است. به فاصله كما بيش ده سال از اين تاريخ كتابى از او در دست
داريم بهنام «ابطال نهج الباطل» كه ردّى بر كتاب «نهج الحق» علّامه حلّى است و
آنرا در جمادى الثانى 909، مقارن ايامى كه سپاهيان شاه اسمعيل صفوى به نواحى
مركزى ايران تاخته بودند، در شهر كاشان بپايان رسانيده است. نمىدانيم كه در اين
ميان، دوران تقريبا دهساله خاموشى او چگونه و كجا سپرى گرديده است.[2]
اين كاشان كجاست؟ كاشان ايران است يا كاشان ماوراء النهر؟ كاشان يا
قاسان ما وراء النهر شهر بزرگ و آباد و پرجمعيتى بوده كه گروهى از فقها و علما
منسوب به آن مىباشند. ياقوت در قرن هفتم هجرى مىگويد كه اين شهر در